ملّا صالح قزويني ، شارح بزرگ نهج البلاغه - صفحه 130

ترتيب, امكان اظهار نظر در وجود داشتن يا از بين رفتن نسخه آن وجود نداشت تا اين كه نگارنده, ضمن بررسى كتب خطّى مدرسه علميه امام صادق قزوين, به نسخه اى با عنوان كنوز العرفان و رموز أصحاب الإيقان برخورد. با توجّه به سابقه اى كه از تأليفات ملاّصالح در دست بود, احتمال داده شد كه اين نسخه, همان شرح مثنوى وى باشد.
با بررسى هاى بعدى, اين امر به اثبات رسيد; امّا متأسفانه اين نسخه, تنها شامل شرح دفتر چهارم مثنوى است. ظاهراً شارح, تمام چهار دفتر مثنوى را شرح كرده است; زيرا بعيد است كه از دفتر چهارم اقدام به اين كار كرده باشد. نيز در طى اين اثر, اشاره اى به شروع از دفتر چهارم ننموده. لذا اين حدس, تقويت مى شود كه وى سه دفتر پيشين را هم شرح نموده است. اين نسخه كه فعلاً منحصر به فرد است, به خطّ مؤلف و ظاهراً مسوّده كتاب است; زيرا قلم خوردگى هاى متعدّد و نيز اضافاتى كه در اطراف و حواشى نسخه مشاهده مى شود, بيان كننده اين است كه مؤلف, قصد پاكنويس كردن آن را داشته كه شايد هم انجام داده; ولى در دسترس نيست. اين نسخه, در قطع خشتى و در 137 صفحه تنظيم شده و پس از پايان شرح دفتر چهارم, به شرح دفتر پنجم اقدام نموده كه دو صفحه آن نيز به نگارش درآمده; ولى به دلايلى نامشخّص, ناتمام مانده است و چه بسا از شرح دفاتر پنجم و ششم, بازمانده باشد.
آن گونه كه از متن كتاب بر مى آيد, نويسنده اقدام به شرح تمام ابيات دفاتر مثنوى ننموده; بلكه بنا به سليقه خود, اقدام به گزينش پاره اى از ابيات كرده و در ذيل آنها اقدام به شرح نموده است. بدين جهت است كه اكثر شرح حال نگاران نيز كتاب وى را حاوى شرح بعضى از اشعار مثنوى دانسته اند نه تمام آن.
مؤلف, در شيوه نگارش خويش كه ظاهراً بايد از نثر مصنوع و خشك دوره صفوى تقليد كند, از سبكى ساده و روان استفاده كرده و با دقّتى خاص, به توضيح معانى لغوى, تاريخى, نكات روايى و بعضاً عرفانى اشعار پرداخته و اگر مختصر خلجانى در نثر وى مشاهده مى گردد, ناشى از مسوّده بودن نسخه است; زيرا او تبحّرش را در نگارش فارسى روان, در

صفحه از 131