بررسي سير تاريخی كتابت حديث در شيعه - صفحه 80

خيرا او ليسكت. 1
در توضيح حديث يادشده بايد گفت كه شواهد ديگرى نيز وجود دارد كه از وجود صحيفه اى نزد حضرت فاطمه ـ سلام اللّه عليها ـ حكايت مى كند؛ از جمله روايتى كه محمد بن جرير طبرى در كتاب دلائل الامامة آورده است. طبق اين حديث، فاطمه زهرا ـ سلام اللّه عليها ـ ارزش صحيفه خود را با وجود حسن و حسين عليهماالسلام برابر توصيف نمود. در آن صحيفه نيز اين پيام مندرج بود كه:
محمد صلى الله عليه و آله فرمود: از مؤمنان نيست آن كه همسايه اش از شرور وى در امان نباشد و هركس به خدا و روز جزا ايمان دارد، نبايد به آزار همسايه اش بپردازد. 2
3) سيوطى در تدريب الراوى تصريح كرده است كه على عليه السلام و فرزندش حسن، پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله، در شمار موافقان كتابت حديث بوده اند؛ به اين صورت كه:
اختلف السلف من الصحابة و التابعين فى كتابة الحديث فكرهها طائفة منهم: ابن عمرو بن مسعود و زيدين ثابت و ابوموسى و ابوسعيد الخدرى و ابوهريرة و ابن عمر و انس و ابن عباس و ابن عمر ايضا و احسن و عطاء و سعيد بن جبير و عمر بن عبد العزيز. 3
اين گزارش، با اندكى اختصار، در مقدمه ابن صلاح آورده شده است. 4
4) دارمى از شرحبيل بن سعيد آورده است:
دعا الحسن بنيه و بنى اخيه فقال: يا بنّى و بنى اخى! انكم صغار قوم يوشك ان تكونوا كبار آخرين، فتعلموا العلم فمن لم يستطع منكم ان يرويه او قال يحفظه فليكتبه وليضعه فى بيته. 5
5) و اسند الديلمى عن على مرفوعا:
اذا كتبتم الحديث فاكتبوه بسنده. 6
خطيب بغدادى مى نويسد:
نزد على عليه السلام صحيفه اى بود كه در آن احكام دندان هاى شتر و حكم ديه بعضى از اقسام جراحات ثبت شده بود. نيز آن حضرت در نوبتى فرمود:«من يشترى منى علما بدرهم». ابو خثيمه گويد: با شنيدن اين سخن با پرداخت درهمى كاغذى خريده و آن روايات را در

1.الكافى، ج ۲، ص ۶۶۷.

2.تلخيص مقباس الهداية، ص ۲۲۷.

3.الكافى، ج ۲، ص ۶۱، مطابق اين گزارش عمر بن خطاب از موافقان كتابت حديث است، اما اين موضع روزهاى ابتداى خلافت عمر است و طبق تصريح سيوطى، پس از مدتى عمر از نظر خود عدول كرد و در شمار مخالفان كتابت حديث و مانعان درآمد، ر. ك: تدريب الراوى، ج ۲، ص ۶۴.

4.معرفة انواع علم الحديث، ص ۲۹۲.

5.سنن الدارمى، ج ۱، ص ۱۳۰ .

6.تدريب الراوى، ج ۲، ص ۶۳.

صفحه از 85