107
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

يدريك؟ لعلّ اللّه اطّلع على أهل بدر ، فقال اعملوا ماشئتم فقد غفرت لكم ؛ [ او در جنگ بدر حضور داشته است ] و تو چه مى دانى؟ شايد خداوند ، بر اهل بدر مطلّع شده و گفته است : «هر چه مى خواهيد ، انجام بدهيد . همانا شما را آمرزيده ام» .
بخصوص آن كه صحابيان در توبه خود ـ نسبت به آنچه كه احيانا از آنان واقع مى شده ـ مخلص بوده اند . علاوه بر اين ، حدهايى كه بر برخى از آنها از جمله وليد بن عقبه جارى شده ، كفّاره آنان است ؛ بلكه در خصوص وليد گفته شده كه برخى از اهل كوفه ، بر وى تعصّب و ستيزه جُستند و به همين جهت ، عليه وى به غير حق ، شهادت دادند . ۱
سخاوى سپس به ترك اين گونه مباحث ـ كه نتيجه اش همانا احتمال وقوع اعمال خلاف عدالت از صحابيان است ـ نصيحت مى كند . ۲
ب) قول ديگرى كه در مقابل جمهور محدّثان نقل گرديده ، آن است كه صحابيان تا هنگام وقوع فتنه ها (قضيه قتل عثمان و جنگ هاى واقع شده در زمان حضرت على عليه السلام) همگى عادل بوده اند ؛ امّا بعد از وقوع فتنه ها مى بايد در مورد عدالتشان بحث شود ۳ . از قائل و يا قائلان به اين قول ، نامى برده نشده است و در كتب «مصطلح الحديث» ، تنها به نقل اين قول اكتفا گرديده است .
ج) برخى قائل به ردّ جميع كسانى شده اند كه در فتنه ها داخل گرديده اند ؛ زيرا در هر فتنه اى ، يك طرف بدون تعيين فاسق بوده و به واسطه همين عدم تعيّن ، حكم به ردّ دو طرف مى گردد . غزّالى اين قول را به قدريه متقدّم نسبت داده است ۴ . برخى از قائلان به اين قول ردّ شهادت و روايتِ داخلان در فتنه ها را مقيّد به اجتماع آنها

1.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۳ ، ص۹۴ ـ ۹۵ .

2.همان جا .

3.همان ، ج۳ ، ص۹۵ ؛ تدريب الراوى ، ج۲ ، ص۱۲۵ .

4.المستصفى ، ص۱۳۰ .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
106

باديه نشين با رسول اكرم ذكر شده است . ۱
در مقابل جمهور محدّثان كه مدّعىِ عدالت جميع صحابيان اند ، اقوال ديگرى نيز از علما ابراز گرديده كه عبارت اند از :
الف) برخى از علماى دانش اصول (همچون آمدى و ابن حاجب) قولى را حكايت كرده اند مبنى بر اين كه صحابيان ، مطلقا ـ چه داخلِ در فتنه ها شده باشند و چه داخل نشده باشند ـ بحث در عدالت و يا عدم عدالت آنان ، امرى لازم است و مانند ديگران اند ۲
و سخاوى گفته است كه اين قول ، مقتضاى كلام ابن قطان شافعى است كه گفته است :
وحشى ، حمزه رحمه الله را كشت ، در حالى كه وى با رسول خدا مصاحبت داشت ، و وليد ، شراب نوشيد [ در حالى كه وى نيز مصاحبت داشته است ] . در پاسخ مى گوييم كسى كه خلاف عدالت از وى ظاهر شده ، نام صحابى بر او اطلاق نمى گردد و وليد ، صحابى نبوده است . همانا اصحاب رسول اكرم ، كسانى بوده اند كه به روش ايشان عمل مى كرده اند . ۳
سخاوى بعد از نقل كلام مزبور ، اظهار تعجّب كرده و در جواب آن گفته است :
به اتّفاق همه اهل علم ، همه صحابيان و از جمله دو نفر مزبور ، از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله بوده اند و قتل حمزه رحمه الله به دست وحشى ، قبل از اسلام آوردن وحشى واقع شده است ؛ و اما وليد و ديگرانى كه ابن قطان به آنها اشاره كرده است ، همانا پيامبر صلى الله عليه و آله از لعن برخى از آنان نهى كرده است و فرموده : «لا تلعنه ، فواللّه ما علمتُ إلاّانّه يحب اللّه و رسوله ؛ لعن نكن او را . به خدا قسم! من جز آن كه او خدا و رسولش را دوست مى دارد ، از او نمى شناسم» و نيز پيامبر صلى الله عليه و آله عمر را از كشتن حاطب با اين كلام شريف باز داشت كه : «وما

1.الإصابة فى تمييز الصحابة ، ج۱ ، ص۱۱ ـ ۱۲ .

2.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۳ ، ص۹۴ .

3.همان ، ص۹۴ .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 45012
صفحه از 298
پرینت  ارسال به