151
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

«حفظ» تحقّق داشته و از حفّاظ شمرده شده است . ۱
سخاوى ، لفظ «مُتقن» را نيز در عدم افاده توثيق ، به دو وصف پيشين (حفظ و ضبط) ملحق كرده و دليل آن را نزديكى معناى اتقان به ضبط دانسته است ، با اين تفاوت كه در توصيف راوى به متقن بودن ، به زياد بودن ضبط راوى اشاره دارد ۲ . البته چنان كه سخاوى گفته است ، توصيف راوى عادل به ضابط و حافظ و مُتقن بودن ، در صورتى در اين مرتبه (يعنى مرتبه چهارم) قرار مى گيرد كه معدّل ، اين سه لفظ را مقرون به لفظ «عدل» نكرده باشد ، يعنى عدالت راوى از محلّ ديگرى معلوم شده باشد ؛ زيرا اگر چنين كرده باشد ، رتبه اين سه لفظ به مرتبه سوم ـ كه تكرار الفاظ توثيق بود ـ ارتقا مى يابد . به همين جهت ، ابن حجر ، لفظ «عدلٌ ضابط» را در مرتبه تكرار الفاظ توثيق قرار داده است . ۳
از نكات ديگرى كه سخاوى به هنگام ذكر الفاظ مرتبه چهارم متذكّر آن شده ، تقدّم لفظ «حجة» از نظر وى بر لفظ «ثقة» و بالطبع ، ساير الفاظ اين مرتبه است ، وى بر صحّت اين مدّعاى خود ، به سخن ابو داوود تمسّك جسته است كه در پاسخ سؤال شخصى درباره احوال سليمان شرحبيل گفته است :
ثقة يخطئ كما يخطئ الناس ، قلت : هو حجة ، قال : الحجة أحمد بن حنبل .
و نيز سخاوى براى اثبات صحّت مدّعاى خود ، به سخن عثمان بن ابى شيبه تمسّك جسته كه در مورد احمد بن عبد اللّه بن يونس گفته است : «ثقة ، وليس بحجة» ، و نيز به سخن ابن معين در مورد محمّد بن اسحاق كه نظير جمله ياد شده را گفته است . ۴

1.ر . ك : ميزان الاعتدال ، ج۲ ، ص۲۰۵ .

2.ر .ك : فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۹۲ .

3.ر .ك : همان ، ص۳۹۳ .

4.همان جا .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
150

مرتبه دوم ، الفاظى كه مانند الفاظ رتبه اوّل ، بر مبالغه در توصيف راوى به اين صفات ، دلالت دارند ؛ ليكن مبالغه آنها خفيف تر است ، مانند : «فلانٌ لا يسأل عنه» ، «لا يسأل عن مثله» و «من مثل فلان؟» .
سخاوى گفته است كه برخى ، اين مرتبه را مرتبه اوّل قرار داده اند . وى بعد از آن كه مرتبه اوّل را از استاد خود ابن حجر نقل كرده ، چنين گفته است :
ثمّ يليه ما هو المرتبة الأولى عند بعضهم ، قولهم : «فلان لا يسأل عن مثله» ونحو ذلك . ۱
مرتبه سوم ، الفاظى كه بر توثيق راوى دلالت دارند و تكرار شده اند ؛ چه اين تكرار ، لفظى باشد و چه معنوى ؛ مانند : «ثقة ثقة» ، «ثبت ثبت» ۲ ، «ثقة ثبت» و«ثقة حجة» .
تقدّم اين رتبه بر رتبه چهارم ـ كه همين الفاظ بدون تكرار است ـ به خاطر آن است كه به سبب تكرار ، تأكيد حاصل مى شود .
مرتبه چهارم ، انفراد الفاظى است كه بر توثيق راوى دلالت دارند ، مانند : «ثقة» ، «ثبت» ، «حجة» ، «كأنه مُصْحَف ۳ » ، «امام» ، «متقن» ، «ضابط» و «حافظ» .
دو لفظ اخير ، براى آن كه در اين رتبه قرار گيرند ، مى بايد بر عادل اطلاق شوند ۴ ؛ زيرا دو وصف «حفظ» و «ضبط» ، از صفاتى هستند كه در غير عادل نيز قابل تحقّق اند ، چنان كه در سليمان بن داوود شاذكونى كه فردى ضعيف بوده ، صفت

1.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۹۱ .

2.اين لفظ ـ چنان كه سخاوى در فتح المغيث (ج۱ ، ص۳۹۲) گفته است ـ در صورت سكون باء ، به معناى توصيف راوى به ثبات قلب و زبان و كتاب و دليل است و در صورت فتحه باء ، به معناى كتابى است كه محدّث ، مسموعات خودش و نام محدّثانى كه مشاركِ وى در سماع آنها بوده اند ، در آن ذكر كرده است .

3.مصحف ، در لغت به معناى كتاب است ، ليكن در اصطلاح ، بر راوى اى اطلاق مى گردد كه قوّه حفظ وى قوى و خطاها و اغلاطش بسيار نادر است .

4.مقدمة ابن الصلاح ، ص۹۴ .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 45078
صفحه از 298
پرینت  ارسال به