153
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

جهت آن كه صحابيان را برخلاف ترتيب جمهور اهل علم در مرتبه اوّل قرار داده و مرتبه دوم و سوم را در يكديگر ادغام كرده است ، در مرتبه پنجم قرار گرفته اند ـ الفاظ ذيل اند : «صدوق سئ الحفظ» ، «صدوق يَهِمُ» ، «صدوق له أوهام» ، «صدوق تغيّر بآخره» ۱ و نيز راويان صادقى كه از منظر اهل سنّت ، به نوعى از بدعت (چون : تشيّع ، نصب و ارجاء) متّهم شده اند .
مراتبى كه ذكر شد ، مراتب تعديل به شيوه سخاوى بود كه كامل ترينِ مراتب تعديل به شمار آمده است و پيش از وى ، ابن ابى حاتم رازى به دليل عدم توجّه به حصر الفاظ تعديل در رتبه بندى ، مراتب تعديل را به چهار مرتبه تقسيم كرده بود و ابن صلاح و نووى نيز از وى متابعت كرده اند . چهار مرتبه مزبور ، عبارت اند از :
[ 1 . ] ثقة ، أو متقن ثبت ؛
[ 2 . ] صدوق ، أو محلّ الصدق ، أو لا بأس به ؛
[ 3 . ] شيخ ؛
[ 4 . ] صالح الحديث . ۲
بعد از عدّه مزبور ، ذهبى مراتب تعديل را در چهار مرتبه به شكل ذيل ذكر كرده است :
[ 1 . ] ثبت حجة ، و ثبت حافظ ، أو ثقة مُتقن ، و ثقة ثقة ؛
[ 2 . ] ثم : ثقة ؛
[ 3 . ] ثم : صدوق ، ولا بأس به ، وليس به بأس ؛
[ 4 . ] ثمّ : محلّه الصدق ، وجيّد الحديث ، وصالح الحديث ، وشيخ وسط ، وشيخ

1.يعنى در اواخر عمر راوى ، در ضبط و حفظ وى ، اختلال پديد آمده است .

2.الجرح والتعديل ، ج۲ ، ص۳۷ . استفاده از ارقام ۱ و ۲ و ۳ و ۴ ، از نگارنده است و به جاى كلمات «المنزلة الاولى والمنزلة الثانية ...» آمده كه مورداستفاده ابن ابى حاتم ، قرار گرفته است .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
152

چنان كه ملاحظه مى شود ، با وجود توصيف سه راوىِ مزبور به لفظ «ثقة» ، حجّت بودن از آنان سلب گرديده است و اين ، به حسب ظاهر دلالت دارد بر آن كه نزد گويندگان عبارات فوق ، لفظ «حجة» از لفظ «ثقة» رفيع تر است ، اگرچه تمسّك جُستن به اين عبارات براى رفيع تر بودن لفظ «حجة» نزد ساير محدّثان ، قابل مناقشه است .
مرتبه پنجم ، توصيف به الفاظى چون : «ليس به بأس» ، «لا بأس به» ۱ ، «صدوق» ، «مأمون» و «خيار» .
مرتبه ششم ، الفاظى كه تقريبا نزديك به الفاظ جرح اند و پست ترين مرتبه از مراتب تعديل به شمار مى آيند ، مانند : «محلّه الصدق» ۲ ، «شيخ» ، «مقارب الحديث» ۳ ، «صالح الحديث» ، «حسن الحديث» ، «صُوَيْلح» ، «جيّد الحديث» ، «ما أقرب حديثه» ، «أرجو أن ليس به بأس» و«صدوق إن شاء اللّه » .
از الفاظ ديگرى كه ملحقِ به اين مرتبه اند ـ اگر چه در تقريب التهذيب ۴ ، به

1.اين لفظ ، مانند لفظ پيش از آن ، بر ضبط راوى دلالت ندارد و از صراحت لازم براى توثيق راوى برخوردار نيست . به همين دليل ، در مرتبه پنجم قرار گرفته است ، ليكن محدّثان متقدّم ، بخصوص يحيى بن معين ، آن را در موضع توثيق صريح راويان ، استعمال كرده اند ، چنان كه ابن معين به ابن ابى خيثمه گفته است : «إذا قلت لك : لا بأس به ، فهو ثقة» ؛ امّا بايد توجه داشت كه مراد ابن معين از اطلاق «لا بأس به» در موضع توثيق راويان ، به معناى مساوى بودن قوّت اين لفظ با لفظ «ثقة» در نزد وى نيست (براى اطّلاع بيشتر ر .ك : فتح المغيث ، العراقى ، ص۱۸۰ ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۸۶) .

2. ، «إلى الصدق ما هو» . يعنى راوى ، نزديك به وصف صدق است ، امّا به مرتبه اى نرسيده كه اصطلاح «صدوق» بر او اطلاق گردد . ، «روى الناس عنه» ، «شيخ وسط» ، «وسط» يعنى راوى نسبت به ثقات بزرگ ، در درجه وسط قرار دارد .

3.مقارب ، هم با كسره «راء» قرائت شده و هم با فتحه «راء» و معناى آن چنين است كه حديث راوىِ موصوف به آن ، قريب به حديث راويان ثقه است . به عبارت ديگر ، حديث وى شاذ و منكر نيست .

4.تقريب التهذيب ، ص۷۴ .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 45062
صفحه از 298
پرینت  ارسال به