در اين روايت محمّد بن عمرو بن علقمه ، از مشهوران به صدق و صيانت است ، ليكن وى از اهل اتقان نبوده ، به گونه اى كه حتى برخى وى را به جهت سوء حفظش تضعيف كرده اند و برخى ديگر ، وى را به جهت صدق و جلالتش توثيق كرده اند . بنا بر اين ، حديث وى از اين جهت ، حسن (لذاته) است و زمانى كه به حديث وى ، روايت شدن آن حديث از وجوه و طُرُق ديگرى ضميمه شود ، به سبب اين ضميمه ، سوء حفظ وى ـ كه از آن هراسان بوديم ـ ، زايل مى گردد و اين نقص آسان ، به سبب ضميمه مزبور ، جبران مى شود . بنا بر اين ، اسناد اين حديثْ درست شده و به درجه صحيح (لغيره) ملحق مى گردد . ۱
مبحث دوم : مراتب جرح
اين مراتب نيز نزد محدّثان ـ با وجود اتّفاق نسبى اى كه در آنها وجود دارد ـ يكسان نيست . مراتب جرح ، نزد ابن ابى حاتم و علمايى كه از وى متابعت كرده اند (مانند : ابن صلاح و نووى) چهار مرتبه است و ايشان ، مراتب را از ضعيف تر به ضعيف ، مرتّب كرده اند . مراتب جرح نزد ذهبى و عراقى پنج مرتبه ، و نزد ابن حجر و سخاوى شش مرتبه است . اين عدّه ، ترتيب مراتب جرح را (مطابق رويه معمول) ، از ضعيف آغاز كرده اند و به ضعيف ترين مرتبه پايان داده اند .
مراتب جرح با ترتيب سخاوى ـ كه كامل ترين مراتب است ـ به شرح ذيل است:
مرتبه اوّل ، الفاظى كه بر جرح و اسباب آن ، به نحو مبالغه اى دلالت دارند و صريح ترين آنها به صيغه اَفعَل است ، مانند : «أكذب الناس» ، «إليه المنتهى فى الوضع» ، «هو ركن الكذب» ، «معدن الكذب» و«منبع الكذب» . اين مرتبه از الفاظ جرح را براى اوّلين بار ، ابن حجر بدترين دانسته است ۲ و شاگرد وى سخاوى نيز از