دسته اوّل از انواعى را كه با علم رجال ارتباط داشتند ، بيابيم . براى مثال ، در شناخت تابعيان گفته شده كه تابعى كسى است كه يك صحابى و يا بيشتر را ملاقات كرده باشد ؛ و در فايده آن گفته شده ، اصلى عظيم در شناخت نوع مُرسل و مسند است .
و پيش از اين دانسته شد كه دو نوع مرسل و مسند جزو دسته اوّل ، از انواعى اند كه با علم رجال مرتبط اند .
مثال ديگر آن كه در شناخت اسامى و نسبت هاى «مؤتلف و مختلف» گفته شده است كه اين نوع ، شناخت اسم ها و نسبت هايى را بر عهده دارد كه در خط و نوشتار ، يكسان اند ؛ امّا صيغه آنها در لفظ ، مختلف است ، مانند : «سلام» و «سلاّم» (اوّلى با تخفيف لام و دومى با تشديد لام) ؛ و «جرير» و «حريز» .
و در فايده شناخت اين نوع گفته شده است كه چون مشكل ترين تصحيفات در اسم ها واقع مى شوند ، شناخت اين نوع از اسم ها ، موجب دفع تصحيف از آنها مى گردد . بنا بر اين ، نوع مذكور به ما مى آموزد كه در علم رجال ، راويانى را كه نامشان به گونه مذكور است و ممكن است يكى از آنها به ديگرى تصحيف گردد ، شناسايى كنيم تا بتوانيم مصاديق احاديثى را كه در سند آنها تصحيف واقع شده ، بيابيم ، و دانسته شد كه اين نوع ، در دسته اوّل از انواعى است كه با علم رجال مرتبط اند .
عنوان هاى اين دسته از انواع مرتبط با علم رجال ، عبارت است از :
1 . شناخت صفت كسانى كه روايتشان پذيرفته مى شود و يا رد مى شود ، و آنچه از جرح و توثيق كه به آنها ارتباط دارد ؛ 2 . شناخت صحابيان ۱ ؛ 3 . شناخت تابعيان ؛ 4 . شناخت روايت بزرگ ترها از كوچك ترها ؛ 5 . شناخت روايات