تفاوت دوم بين اين دو علم آن است كه در علم حديث ، از احوال و عوارضى كه بر متن حديث عارض مى شود نيز سخن گفته مى شود ، در حالى كه در علم رجال ، فقط از احوالِ خود راويان ، سخن گفته مى شود ، نه آنچه كه آنها روايت كرده اند . ۱
دو تفاوت ذكر شده ، با ملاحظه موضوع علم رجال ، و علم حديث ، به روشنى قابل درك است ؛ چه ، موضوع علم رجال ـ چنان كه به هنگام تعريف اين علم گفته شد ـ ، يك به يكِ راويان است ، در حالى كه موضوع علم حديث ، سند و متن حديث است .
رابطه علم رجال و علم تاريخ
براى روشن شدن رابطه علم رجال و علم تاريخ ، ابتدا مى بايد علم تاريخ را تعريف كنيم . در ميان تعاريف متعدّدى كه براى اين علم شده ، مناسب ترين تعريف ، چنين است : علم تاريخ ، شناخت احوال قوم ها و شهرهايشان ، رسوماتشان ، عاداتشان ، صنايع آنها ، نسبت هاى آنان ، سال وفات آنان و غير اينها (از وقايع و اخبار مهم گذشته) است . ۲
موضوع اين علم ، احوال اشخاص انبيا ، اوصيا ، علما ، حكما ، پادشاهان و شاعران و ... است و غرض از اين علم ، آگاهى بر احوال گذشته و گذشتگان و فايده آن ، عبرت گرفتن از آن احوال و درس گرفتن از آنهاست . ۳
از مقايسه تعريف فوق با تعريف علم رجال مى توان به خوبى دريافت كه