روايت كرده كه وى (يعنى خالد) گفته است : شنيدم كه مالك (93 ـ 179 ق) ۱ مى گويد : اوّلين كسى كه حديث را اسناد داد ، ابن شهاب زهرى (50 ـ 124 ق) ۲ بود . ۳
چنان كه معروف است و از تاريخ وفات زهرى نيز پيداست ، وى از صغارِ تابعيان بوده است و ظاهر اين خبر ، دلالت مى كند بر آن كه در عهد صحابيان و كبار تابعيان ، اصلاً احاديثْ اسناد داده نمى شده اند تا چه رسد به آن كه از اسناد آنان سؤال شود و اين به ظاهر ، با آنچه كه پيش از اين گفتيم ، تناقض دارد كه آغاز سؤال از اسناد و تفتيش در احوال رجال اسانيد احاديث ، از عصر صغارِ صحابيان و كبارِ تابعيان (يعنى حدود سال چهلم هجرى) بوده است .
ليكن ، كلام مالك را برخى از معاصران چنين توجيه كرده اند كه به سبب تأكيد زهرى بر اسناد و التزام به آن ، مالك وى را اوّلين كس شمرده است ؛ وگرنه پيش از وى نيز اسناد و تفتيش از آن وجود داشته است ، و شايد هم مراد مالك از اين جمله ، شهرهاى شام بوده است ؛ زيرا وليد بن مسلم (م 194 ق) نقل كرده كه زهرى گفته است :
اى اهل شام! چه مى شود مرا؟ مى بينم كه براى احاديث شما تنگنا و افسارى نيست . ۴
چنان كه ملاحظه مى شود ، در خبر فوق ، زهرى كلام خود را متوجّه اهل شام كرده و اين بدان اشاره دارد كه التزام به اسناد در مراكز ديگر علم بيشتر بوده ، به
1.براى آگاهى از شرح حال وى ، ر . ك : فصل ششم ، ص ۲۲۷ .
2.ابو بكر محمّد بن مسلم بن شهاب زُهرى ، از علما و فقهاى حجاز بوده است . وى توفيق ملاقات و نقل روايت از حدود ده تن از صحابيان را يافت (ر . ك : الجرح و التعديل ، ج ۸ ، ص ۷۱ ؛ تهذيب التهذيب ، ج ۹ ، ص ۴۴۵ (ش ۷۳۲) ؛ طبقات الحفّاظ ، ص ۵۳ (ش ۹۵) .
3.الجرح و التعديل ، ج۱ ، ص۲۰ .
4.بحوث فى تاريخ السنة المشرّفة ، ص۵۰ ـ ۵۱ .