حديث به جرح و تعديل راويان پرداختند ، اين عدّه از ناقدان ، كسانى بوده اند آشنا و آگاه به احوال رجال و احاديث ، و حكم آنان در حال رجال ، مورد قبول معاصران و متأخّران آنها واقع گرديد . در ذيل ، اسامى چند تن از مهم ترين آنان مى آيد :
1 . شُعبة بن حجاج (80 يا 82 ـ 160 ق) ، 2 . اوزاعى (88 ـ 157 ق) ۱ ، 3 . مالك بن اَنَس (93 ـ 179 ق) ، 4 . ليث بن سعد (94 ـ 175 ق) ۲ ، 5 . سفيان ثورى (97 ـ 161 ق) ۳
، 6 . سفيان بن عُيَيْنَه (107 ـ 198 ق) ۴ ، 7 . عبد اللّه بن مبارك (118 ـ 181 ق) ۵ ، 8 . يحيى بن سعيد قطان (م 198 ق) ، 9 . عبدالرحمان بن مهدى (م 198 ق) . ۶
در دوره مذكور ، اگر چه عدّه زيادى از حافظان و ائمه حديث به جرح و تعديل راويان همّت گماشتند ؛ امّا صرف نظر از چند كتاب مختصرى كه در اين دوره تأليف شده اند ، هنوز كتاب هاى رجالى تأليف نشده بود و اقوال ائمه جرح و تعديل ، به طور شفاهى بود .
با شروع نيمه اوّل قرن سوم هجرى ، تأليف كتاب هاى رجالى به شكل جدّى آغاز شد . در اين دوره ، بيشترين توجّه علماى جرح و تعديل به ضبط نام راويان احاديث و بيان احوال آنان از حيث وثاقت و ضعف معطوف گشت و كتاب هاى رجالى ، اغلب به شكل عام به تمام مسائل علم رجال مى پرداختند .
مؤلّفان كتاب هاى قرن سوم ، علاوه بر ذكر آراى خود ، به درج آراى مشايخ
1.براى آگاهى از شرح حال وى ، ر . ك : فصل ششم ، ص ۲۲۷ .
2.براى آگاهى از شرح حال وى ، ر . ك : فصل ششم ، ص ۲۲۸ .
3.براى آگاهى از شرح حال وى ، ر . ك : فصل ششم ، ص ۲۲۹ .
4.براى آگاهى از شرح حال وى ، ر . ك : فصل ششم ، ص ۲۳۰ .
5.ر .ك : أربع رسائل فى علوم الحديث (ذكر من يعتمد قوله فى الجرح و التعديل) ، ص۱۷۵ ـ ۱۸۰ ؛ الكامل فى ضعفاء الرجال ، ج۱ ، ص۱۱۷ ـ ۲۱۰ (مقدّمه) .