63
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

بودن ، بينايى ، اشتهار به شنيدن حديث ، معروف بودن نَسَب و ... ، لازم ندانسته اند . ۱
در مقابل ، از ابوحنيفه (80 ـ 150 ق) ۲ نقل شده كه مرد بودن ، از شرايط راوى است ، جز در خصوص عايشه و اُمّ سلمه ۳ . نيز وى فقيه بودن راوى را در صورت مخالفت روايت راوى با قياس ، شرط دانسته است ۴ قول نادرى نيز وجود دارد كه تعدّد را در روايت ، مانند شهادت ، لازم دانسته اند . ۵

شرايط دريافت كننده حديث

براى دريافت و حمل حديث ، تنها شرط لازم آن است كه فرد ، مميّز و ضابط باشد . بنا بر اين ، روايت مسلمانى كه در حال كفر ، حديث را دريافت نموده ، صحيح شمرده شده و پذيرفته مى شود . نيز به طريق اُولى ، روايت مسلمان عادلى كه به هنگام دريافت حديث فاسق بوده ، و نيز روايت بالغى كه به هنگام دريافت حديث ، بچّه مميز بوده است . ۶

روايت اهل بدعت

پيش از اين در بحث شرايط راوى گفته شد كه از شرايط راوى به هنگام نقل حديث ، مسلمان بودن و عدالت است و در تفسير عدالت نيز گفته شد كه آن را به

1.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸ .

2.براى آگاهى از شرح حال وى ، ر . ك : فصل ششم ، ص ۲۲۵ .

3.همان ، ج۱ ، ص۳۱۷ (به نقل از ماوردى در الحاوى) .

4.همان جا

5.ر .ك : الكفاية فى علم الرواية ، ص۵۴ و ۷۶ ؛ مقدمة ابن الصلاح ، ص۹۶ ـ ۹۷ ؛ فتح المغيث ، السخاوى ، ج۲ ، ص ۶ ـ ۱۰ ؛ تدريب الراوى ، ج ۲ ، ص۳ ـ ۴ . پيش تر در بحث «شرايط نقل كننده روايت» ، گفته شد كه روايت بچّه مميّزى كه بالغ نشده نيز به عقيده برخى ، پذيرفته است .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
62

آگاه باشد ۱ . البته در اين شرط نيز مراد محدّثان از ضابط بودن راوى ، اين نيست كه راوى ، مرتكب هيچ سهو و يا غلطى در روايتش نشده باشد ؛ بلكه ضابط ، كسى است كه انتباه و آگاهى وى بر نسيان و خطاى او غلبه دارد و غلط هاى وى نسبت به اتقان و درستى هاى وى كم تر باشد ؛ زيرا ضابطى كه اصلاً مرتكب خطا نشده باشد ، وجود ندارد ، به گونه اى كه يحيى بن معين گفته است :
كسى كه خطا نكرده باشد ، دروغگوست . ۲
يعنى اگر كسى راستگو باشد، حتما خطاهايى را مرتكب مى شود و آن خطاها بر ديگران، آشكار مى شود. بنا بر اين ، اگر از كسى خطايى آشكار نشود، نشان آن است كه وى در روايتش دروغگوست و دروغ مى بافد تا كسى به ماهيت وى پى نبرد .
صرف نظر از اجماع محدّثان ، مهم ترين دليل بر شرط بودن ضبط در راوى ، عدم وثوق و اطمينان به صحّت روايت راوىِ غير ضابط است ؛ زيرا چگونه مى توان به كسى كه اغلبْ غافل است و در روايتش مرتكب اشتباهات فراوان مى شود ، اعتماد نمود و به روايت وى احتجاج نمود؟ و در واقع ، اساس تمسّك به دليل هاى سابقى كه براى شرايط ديگر ذكر شد ، همين دليل است ۳ و همه شرايط راوى ، شرايطى اند كه براى اطمينان و وثوق به صحّت نقل راوى ، لازم اند و بدون آنها اين اطمينان ، حاصل نمى شود .

نكته

براى قبول روايت از راوى، جمهور محدّثان، شرايط ذكر شده را كافى دانسته اند و شرايط ديگرى را نظير : مرد بودن ، فقيه بودن و عالم بودن ، تعدّد راوى ، آزاد

1.مقدمة ابن الصلاح ، ص ۸۴ ـ ۸۵ ؛ فتح المغيث ، ج ۱ ، ص ۳۱۴ ؛ تدريب الراوى ، ج ۱ ، ص ۱۶۴ .

2.شرح علل الترمذى ، ج۱ ، ص۱۵۹ .

3.ابن اثير در جامع الأُصول (ج۱ ، ص۷۱) به هنگام ذكر دليل براى عدم پذيرش روايت بچّه ، به اين دليل ، به گونه اى تمسّك كرده كه از آن به خوبى استفاده مى شود كه اساس دليل هاى ديگر نيز دليل مزبور است . عبارت وى ، چنين است : «لا تقبل رواية الصبى ، لأنه لاوازع له عن الكذب ، فلا تحصل الثقة بقوله» .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43474
صفحه از 298
پرینت  ارسال به