البته در ميان راويان دو كتاب مزبور ، راويانى نيز هستند كه برخى از علماى جرح و تعديل به جرحشان پرداخته اند ؛ امّا ابن دقيق ، از حافظ ابو الحسن مقدسى (544 ـ 611 ق) ۱ نقل كرده كه در مورد هر يك از راويانى كه در اين دو كتاب ، از آنها نقل روايت شده ، گفته مى شود : «هذا جاز القنطرة» ؛ يعنى به آنچه كه در مورد آن راوى گفته شده ، اعتنا نمى شود .
خلاصه آن كه شناخت عدالت راويان به طريق مذكور ، طريقى معتبر است كه از آن نمى توان گذشت ، مگر با حجّتى روشن كه بر اتّفاق امّت بر نام نهادن اين دو كتاب به «صحيحين» غلبه داشته باشد .
حكم ياد شده ، شامل كتاب هاى صحيح ديگرى نيز كه بعد از كتاب بخارى و مسلم تأليف شده اند ، مى شود ، به شرط آن كه مؤلّف ، نام كتاب خود را «صحيح» گذارده باشد و تصريح كرده باشد كه ملتزم به نقل احاديثى است كه صحيح اند ؛ امّا بايد توجه داشت كه كتاب هاى صحيح ديگرى كه بعد از شيخين تأليف شده اند ، هرگز مانند «صحيحين» نيستند ؛ بلكه فقط يك نوع تعديلِ غير صريح و عملى از جانب مؤلفان اين كتاب ها براى راويان احاديثى است كه به نقل احاديث آنان پرداخته اند . بنا بر اين ، مى بايد اين طريقه را ملحق به تعديلِ صريح و قولى يك عادل دانست (كه پيش از اين ، در طريقه دوم به بيان آن پرداختيم) ، به خلاف صحيحين ، كه نمى توان آنها را ملحق به قسم مزبور دانست ؛ زيرا آنچه كه موجب امتياز و ذكر مستقل آنها به عنوان يكى از راه هاى شناخت عدالت راويان شده ، تنها تصحيح روايات نقل شده در اين دو كتاب ، توسط مؤلفان آنها نيست ؛ بلكه توافق امّت بر نام نهادن اين دو كتاب به «صحيحين» است ، به خلافِ كتاب هاى صحيح