حديث پژوهی در غرب - صفحه 29

اواخر قرن نوزدهم ميلادى، برخى از غربيان اين روش را در بررسى روايات تاريخى به كار گرفته بودند؛ در حوزه حديث پژوهى، اما تنها در دهه 1960 م، و پس از انتشار آثار فؤاد سِزگين در باب جوامع حديثى، اين روش از شهرت و توجه عامّ برخوردار شد. تمامى رهيافت سزگين بر سند روايات متمركز بود. وى مدعى بود كه تمامى منابعِ مدوِّنان حديث و منابعِ منابعِ آنان تا ابتداى صدور حديث همه جا مكتوب بوده است. اين ادعا سرآغاز بحثى علمى بود كه هم سندها و هم متون اين منابعِ «بازسازى شده» در آن جايگاهى اساسى داشتند. چكيده اين بحث و نتايجِ حاصل از آن پيش تر در همين مقاله گذشت.
سباستين گونِتر در كتاب خود [درباره مقاتل الطالبيين]، صورت كامل تر و اصلاح شده اى از روش سزگين را در بررسى روايات تراجم و طبقات به كار برد. ناگفته پيداست كه شناخت و بازسازى منابعِ [روايى] كهن تر ـ كه امروزه به صورت مستقل بر جاى نمانده اند، بلكه تنها و تنها از لابه لاى منابع متأخّر به دست مى آيند ـ بى اندازه در كار تاريخ گذارى روايات اهميت دارد.
موتسكى كوشيده تا روش سِزگين، يعنى «بازسازىِ منابعِ كهن» را بيشتر اصلاح كند. وى در اين راه، علاوه بر سند، در جستجوى معيارى ديگر بود كه بتوان با آن، نقل صحيح را از جعلى متمايز كرد. وى با پژوهشى كه درباره يكى از متون حديثىِ پيش ـ رسمى ۱ (قديمى pre _ canonical) متعلق به نيمه دوم قرن دوم انجام داد، نشان داد چندين معيار اين چنينى در دست است كه شناسايى مهم ترين منابعِ آن كتاب و نيز منابعِ منابعِ آن را براى ما ممكن مى سازد. با اين روش حجم فراوانى از روايات منسوب به يك راوى يا ناقلِ واحد را مى توان تا يكى دو نسلِ پيش تر از خودِ كتاب تاريخ گذارى كرد. موتسكى از نتايج به دست آمده از اين روشِ تاريخ گذارى، براى كنترل يا اصلاح تاريخ گذارى روايات منفرد ـ كه از روش هاى ديگر حاصل شده بود ـ استفاده كرد.

2 ـ 3 . رهيافت هاى ديگر در تحليل احاديث

مفاهيم و تئورى هاى ادبى جديد تاكنون بسيار به ندرت در پژوهش هاى حديثى مطرح شده اند؛ از باب نمونه، دو رساله دكترى، كه در دهه 1960 م، با اين رويكرد نگاشته شده اند، تا همين اواخر هيچ اقبال و ادامه اى پيدا نكردند. ارزشمندى و فوايد اين رهيافت را دو محقق غربى به نام هاى دانيل بومُنت و سباستين گونِتر در مقالات خود نشان داده اند. بومُنت مفاهيم و تئورى هاى جرالد جِنِت در باب گفتمانِ نقلى ـ روايى (Narrative Discourse) را در تحليل ساختار و سبك خبرِ نقلى ـ داستانى به كار برد.
گونتِر نيز استدلال آورد كه روايات مورد بحث را بهتر است حكايت پردازى هاى غير واقعى

1.منظور، متون حديثى موجود پيش از جوامع رسمى حديثى است (مترجم).

صفحه از 29