حديث پژوهی در غرب - صفحه 30

بشماريم. به نظر وى، استفاده از يافته هاى حكايت شناسى «پاره اى از ويژگى هاى درونى و بسيار شگفت انگيز اين متون را آشكار خواهد ساخت». استفاده از تحليل ادبى در رواياتى كه به صورت هاى مختلف نقل شده اند، حتى ما را به رديابى و كشف سير نقل آن حديث رهنمون مى كند.
محققان غربى در پژوهش هاى خود به موضوع نقد حديث در ميان مسلمانان توجه و اعتناى اندك داشته اند. در حقيقت، تاكنون هيچ اثرى منتشر نشده كه روش هاى اسلامى در نقد حديث را مورد بررسى و ارزيابى قرار دهد، يا تحقيق كند كه نخستين مدوّنان حديث در قرن سوم هجرى براى تفكيك روايات موثّق از موارد جعلى يا محرّف از چه روش هايى استفاده كرده اند. اين بى توجهى و فقر مطالعاتى چه بسا نتيجه داورى هاى تند و خشن گلدتسيهر در باب نقد حديث مسلمانان بوده است. به عقيده وى، سيستم نقد حديث اسلامى تقريبا به طور كلى بر ملاك هايى شكلى، از قبيل سند مبتنى بوده است. متن يا محتواى احاديث فراموش شده يا صرفا جايگاهى بسيار حاشيه اى داشته اند. نقد حديث در ميان مسلمانان كارآمدىِ بسيار اندكى داشته، و از نظر گلدتسيهر، اين روش ها قادر نبوده اند حتى رواياتى را شناسايى كنند كه حاوى «عيان ترين اشتباه هاى تاريخى» (crudest anachronisms) بوده اند.
پس از گلدتسيهر، اين ديدگاه مورد قبول بسيارى از محققان غربى، و حتى برخى از متخصصان حديث پژوهى اسلامى واقع شد. آلبرِشت نُت، هر چند خود به سيطره بحث سندى در نظام نقد حديث مسلمانان اذعان داشت، كوشيد تصويرى معقول تر و متوازن تر از اهداف، سير تحول و عملكرد نقد حديث مسلمانان به دست دهد و جايگاه نقد متن در حديث پژوهى اسلامى را با رهيافت هاى انتقادى غربيان مقايسه كند. مقاله وى نيك نشان مى دهد كه در شناخت سير تطوّر نقد حديث اسلامى و روش هاى انتقادى مدوّنان جوامعِ حديثى در قرن سوم هجرى، تا چه اندازه به مطالعات جزئى و موردى نيازمنديم.
4 . نتيجه
از مجموع مطالب يادشده خوب پيداست كه مقالات اين كتاب به مضامين خاصى از احاديث نمى پردازند، بلكه بيشتر به مسائل انتقادى كلى ترى از قبيل شكل، خاستگاه، منشأ، نقل، حفظ و وثاقت حديث توجه دارند. به گواهىِ مقالات اين كتاب و ديگر كتاب هاى مجموعه حاضر، متون حديثى بر جوانب مختلفى از عقلانيت و فرهنگ اسلامى تأثير گذارده اند. در اين مجال اندك، فرصت آن نيست كه حق مطلب را ادا كرده، به درستى نشان دهيم اين متون و منابع چه تأثير عظيمى بر شناخت ما از شكل گيرى دنياى كهن اسلام دارند.
اما چنين استفاده هايى از حديث مستلزم داشتنِ روش شناسى اى است كه در برخورد با مشكلات فراوان تاريخى، رهيافتى انتقادى و منسجم برگزيند، و از اين طريق به روشى بيانجامد كه بر مطالعات

صفحه از 29