نسخه اي كهن از نهج البلاغه - صفحه 434

حيدر بن محمد زيد الحسنى كه از تلامذه ابن شهر آشوب (متوفى588) بوده كتابت و در سال 614 تا 615 تصحيح و مقابله شده است. و در بسيارى از صفحات آن جمله «بلغ السماع المولى كمال الدين نقيب ـ اسبغ اللّه ظله» نوشته شده و در اوايل نسخه بعد از آن جمله عبارت«فى شوال اربع عشر ستمائه» و در اواخر نسخه «فى جمادى الاخر خمس عشر ستمائه» نوشته شده است. اين نسخه از جهات گوناگون از اهميت و امتياز خاصى برخوردار است.
در صفحه اول نسخه، مصحح نسخه، نام كتاب و نام شريف رضى و نسب وى را نوشته و پس از آن سلسله روايت خود را به مؤلف بدين ترتيب نقل نموده است:
«كتاب نهج البلاغة و هو المختار من كلام مولانا اميرالمؤمنين على بن ابيطالب فى جميع الانواع جمع الشريف الرضى ذى الحسبين ابى الحسن محمد بن الطاهر الاوحد ذى المناقب ابى احمد الحسين بن موسى بن محمد بن موسى بن ابراهيم بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب عليهم السلام واجمعين
رواية شيخ الحافظ ابو على بن ابى جعفر الطوسى رحمة اللّه عليه. ۱

1.شيخ الطايفه يك پسر به نام جدش (حسن) داشته كه معروف به شيخ ابوعلى طوسى است و او را در علم و عمل همتاى پدر عاليقدرش دانسته اند. مكتب شيخ و مرجعيت وى و حوزه درسش همگى ارثى بود كه بالاستحقاق به فرزند برومندش شيخ ابوعلى حسن بن محمد بن حسن طوسى رسيد. شيخ ابوعلى در سال ۴۵۵ يعنى پنج سال پيش از رحلت پدر از وى به دريافت اجازه نائل آمد. ظواهر امر نشان مى دهد كه وى همه جا در بغداد و نجف ملازمت پدر بزرگوارش را داشته و علوم مختلف را از محضر وى استفاده كرده است. ابوعلى تأليفاتى دارد از جمله «شرح النهايه فى الفقه» كه به نام «المرشد الى سبيل التعبد» ناميده است(الذريعه، ج۲، ص۳۰۵ شماره۳۱۰۷). مسلم است كه وى دانشمندى برازنده و با شخصيت بوده، علماى شيعه او را به علم و فضل و فقه و حديث و اوصاف برجسته و خصال عاليه نفسانى ستوده اند. او تا سال ۵۱۵ در قيد حيات بوده است (يادنامه شيخ طوسى؛ ص۲۰۵). ابن حجر عسقلانى دانشمند نامى اهل تسنن از وى بدين گونه ياد مى كند: (الحسن) بن محمد بن الحسن بن على الطوسى ابوعلى بن ابى جعفر سمع من والده وابى الطيب الطبرى والخلال التنوخى ثم صار فقيه الشيعه وامامهم بمشهد على رضى اللّه عنه سمع منه ابوالفضل بن عطاف وهبة اللّه السقطى و محمد بن محمد النسفى وهو فى نفسه صدوق مات فى حدود خمس مائه وكان متدينا كافا عن السب (لسان الميزان، ج۲، ص۲۵۰، شماره ۱۰۴۶). براى توضيح بيشتر به مقدمه «تفسير تبيان» صفحه ۵۰ ـ ۵۵ مراجعه شود.

صفحه از 436