حكم روايت صحابه از اسباب نزول - صفحه 60

صحابه همگى عادل هستند و درباره آنها سخن از جرح روا نيست. ۱
و ابن كثير نوشته است:
عدالت همه صحابه را، بدون استثنا، هيچ كس جز منكران و صاحبان عقيده سست و فاسد و پيروان هوا و هوس، نمى تواند انكار كند. ۲
او در مقدمه تفسير خود نوشته است:
بزرگان صحابه داراى فهم كامل و علم صحيح و عمل صالح بوده اند و قراينى را در اختيار داشتند كه ما از آن بى بهره ايم. ۳
حاكم نوشته است:
صحابه ويژگى خاصى كه دارند اين است كه از عدالت آنان سؤال نمى شود؛ چون همگى، بدون استثنا، عادل اند و اين امر به دليل آيات قرآن، سنت و اجماع، غير قابل انكار است. ۴
ابن حجر عسقلانى، بيهقى و بسيارى ديگر از عالمان نيز به عدالت صحابه، تصريح كرده اند. ۵
تا اينجا معلوم شد، بسيارى از دانشمندان اهل سنت، افزون بر آن كه همه صحابه را عادل مى دانند، روايات آنها را درباره اسباب نزول، به دليل اين كه شاهد نزول آيات بوده اند، در حكم حديث مرفوع مى دانند. حال چند و چونى اين دو فرض را پى مى گيريم:
1 ـ 2 . در دوره هاى متأخر عالمان اهل سنت درباره صحابه رويكرد متعادل ترى را برگزيده اند. محمود ابوريه نوشته است:
با صداى بلند فرياد مى زنيم بلا و مصيبتى كه بر اسلام آمده، به دو چيز برمى گردد: اول قول به عدالت همه صحابه و دوم اعتماد كوركورانه به كتب حديثى. ۶
يوسف قرضاوى نوشته است:
همه آنچه از صحابه يا تابعان نقل مى شود، صحيح نيست و در آن ضعف و سستى نيز يافت مى شود؛ حتى اگر سند روايت صحيح باشد، گاه از لحاظ متن، ضعف و تناقض در آن به چشم مى خورد. ۷
نصر حامد نوشته است:
تابعان براى كشف دلالت هاى آيات در پى شناخت اسباب نزول آيات بوده اند. به علاوه، بايد عامل

1.اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۱، ص ۱۱۰.

2.اختصار علوم الحديث، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴ .

3.مقدمة تفسير القرآن العظيم، ج ۱، ص ۳.

4.علوم الحديث، ص ۴۹۰ .

5.الإصابة فى تمييز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲ ؛ السنن الكبرى، ج ۴، ص ۴۹۴ و ج ۱، ص ۳۲۱ و ۳۳۲ ؛ نيز ر. ك: نظرية عدالة الصحابة.

6.أضواء على السنة المحمدية، ص ۳۴۰.

7.كيف نتعامل...، ص ۲۳۰.

صفحه از 70