1 . راه دستيابى به اسباب نزول
شناخت قطعى و يقينى سبب نزول بسيارى از آيات قرآن همواره امرى آسان نيست. به راستى با چه معيارى مى توان فهميد كه سبب نزرل فلان آيه اين حادثه است يا آن واقعه؟ به باور بسيارى از محققان علوم اسلامى، تنها راه دستيابى به دانش اسباب نزول، نقل و روايت است و اسباب نزول گزارش صرف راويانى است كه شاهد نزول بوده اند و در اين امر اجتهاد و استنباط جايى ندارد. لذا حوزه استنباط و اجتهاد را در برابر روايات و ترجيح ميان روايات قرار داده اند. ۱
واحدى مى گويد:
جايز نيست در اسباب نزول آيات سخن بگوييم، مگر آن كه سخنْ مستند به روايت و شنيدن از كسانى باشد كه شاهد نزول بوده اند، اسباب را شناخته اند و درباره اين دانش تحقيق كرده اند... . ۲
زركشى دانش آن را محدود به صحابه دانسته است ۳ و سيوطى با نقل سخن پيشينيان، نظر آنان را تأييد كرده است. ۴
بغوى در مقدمه خود نوشته است:
الكلام فى أسباب نزول الآية و شأنها و قصّتها، لا يجوز الاّ بالسماع بعد ثبوته من طريق النقل الصحيح. ۵
و كافيجى نوشته است:
گفتگو درباره سبب نزول آيه، بدون شنيدن و ديدن واقعه، جايز نيست؛ زيرا سبب نزول از امورى است كه مستندى جز شرع ندارد. پس اگر روايتى نباشد، سخن درباره آن مانند گفتار درباره مسائل غيبى، نارواست.
وى پرهيز و ورع پيشينيان از تحقيق در اسباب نزول را به همين دليل دانسته و نوشته است:
هيچ يك از مفسران، بدون دليل، درباره اسباب نزول سخن نگفته اند و همگى اجماع كرده اند كه سخن درباره اسباب نزول بدون سماع و مشاهده جايز نيست. ۶
به نظر ابن كثير، سبب نزولْ امرى توقيفى است، از كسانى كه شاهد نزول وحى بوده اند. ۷ آقاى معرفت دستيابى به اسباب نزول را از طريق روايت مى داند؛ در صورتى كه استوارى سند آن يا
1.البحر المحيط، ج ۱، ص ۶ ؛ روح المعانى، ج ۱، ص ۱۵ ؛ اسباب النزول و أثرها فى بيان النصوص، ص ۳۴ ؛ مناهل العرفان، ج ۱، ص ۱۱۶ ؛ التفسير الحديث، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶ ؛ كيف نتعامل، ص ۲۵۲ و ۲۵۵ ؛ اسباب النزول القرآنى، ص ۱۰ ؛ المدخل لدراسة القرآن الكريم، ص ۱۲۳ ؛ اتقان البرهان، ص ۲۸۸ ؛ فصول فى اصول التفسير، ص ۳۳ .
2.اسباب نزول، ص ۸ .
3.البرهان، ج ۱، ص ۱۱۷ .
4.الإتقان، ج ۱، ص ۱۲۶ .
5.مقدمة تفسير معالم التنزيل، ج ۱، ص ۴۶ .
6.التيسير فى قواعد علم التفسير، ص ۲۰۶ .
7.تفسير القرآن العظيم، ج ۴، ص ۵۲۲ .