حكم روايت صحابه از اسباب نزول - صفحه 52

طريق مشاهده و تحمل و حفظ به دست نياورده، بلكه قصه را حكايت مى كند و سپس آياتى را كه از جهت معنا مناسب قصه اند، به قصه ارتباط مى دهد. در نتيجه، سبب نزولى كه در حديث ذكر شده، سبب نظرى و اجتهادى است ؛ نه سبب نزولى كه از راه مشاهده و ضبط به دست آمده باشد. ۱
وى تعارض روايات را دليلى روشن بر اين ادعا دانسته است:
گواه اين سخن اين كه در خلال اين روايات تناقض بسيار به چشم مى خورد؛ به اين معنا كه در بسيارى از آيات ذيل هر آيه چندين سبب نزول متناقض نقل شده كه هرگز با هم جمع نمى شوند؛ حتى گاهى از يك شخص مانند ابن عباس در يك آيه معين چندين سبب نزول روايت شده است. ۲
راويان ، به باور ايشان ، مضمون بعضى از آيات را منطبق بر پاره اى از داستان هايى يافته اند كه در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روى داده بودند، لذا آن ماجرا را سبب نزول خواندند. در موارد متعددى پس از ذكر روايات اسباب نزول مى نويسد:
اين مورد از جمله آن مواردى است كه آيه بر داستان تطبيق داده شده و نظير چنين موردى بسيار است.
احمد بن عبدالرحيم، معروف به ولى اللّه دهلوى نوشته است:
إنّ الجهاد فى هذا القسم مدخلاً و للقصص المتعدد. هنالك سعة، فمن استحضر هذه النكتة تمكن من حل ما اختلف من سبب النزول بأدنى عناية. ۳
اين طرز تفكر در زمان واحد نيز مطرح بوده و او به آن اشاره كرده است:
ديگرى معتقد است كه شناخت اسباب نزول امرى است كه از قراين و امارات براى صحابه حاصل مى شده است و چه بسا برخى از ايشان در مواردى به جزم و قطع نرسيده و تنها گفته اند: گمان مى كنم كه اين آيه در فلان مورد نازل شده است. ۴
سيد احمد عبدالغفار درباره مفهوم اجتهاد در اسباب نزول مى نويسد:
مراد از اجتهادى كه عالمان در اين موضوع به آن اشاره كرده اند، تلاش براى كشف ارتباط ميان نصوص و حوادث است؛ نه اين كه منظور خلق حادثه يا قصه اى مناسب با آيه باشد، و نبودن متنى ثابت در سبب نزول باعث شده مجتهدان فرصتى براى اجتهاد بيابند. ۵

1.قرآن در اسلام، ص ۱۱۸ ـ ۱۱۹ .

2.همان.

3.الفوز الكبير فى اصول التفسير، ص ۱۷۵، و نيز ر. ك: محاسن التأويل، ج ۱، ص ۳۰.

4.اسباب النزول، ص ۸ .

5.قضايا فى علوم القرآن، ص ۵۸ ، علامه طباطبايى رحمه الله نيز در تفسير خود همين معنا را درباره اجتهاد در روايات سبب نزول، اراده كرده است.

صفحه از 70