از مفهوم تا مقصود - صفحه 257

براى رفع سحر يهود از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آلهمى دانند ، كه مورد مخالفت ائمه عليهماالسلامو، به تبع آنان ، مفسّران شيعه قرار گرفته است .
جالب توجه اين كه برخى از مفسّران پيشين نيز در برخى موارد به اين روش نزديك شده اند و از اين رو ما مى توانيم شيوه خود را شيوه اى آزموده شده هم بدانيم . در همين سوره فلق، «حويزى» روايات حسد را در تفسير خويش آورده است ؛ اما آنها روايات تفسيرى نيستند و معناى حسد را براى ما روشن نمى دارند ، بلكه بيشتر روايات نكوهش حسد است؛ اگر چه خطر حسد و وجه لزوم استعاذه از آن روشن مى گردد . ۱
كار مجلسى در بحار الأنوار را نيز مى توان مصداق كم رنگى از اين شيوه دانست ، مجلسى در بحار الانوار آيات مربوط به هر موضوع را در آغاز باب مى آورد و سپس روايات مربوط به آن موضوع را در همان باب جاى مى دهد و از اين رهگذر يك تفسير موضوعى روايى به دست مى دهد كه اگر اين بخش از بحار الأنوار جدا گردد ، خود يك تفسير بزرگ روايى شيعى پديد مى آورد، اما متاسفانه علامه مجلسى رايانه و معجم هاى امروزى را در دسترس نداشته و تنها با تكيه به حافظه شگفت انگيزش مى توانسته آيات و روايات مربوط را در ذهن خود گرد آورد و آنهارا در كنار هم جاى دهد .

6 . نتيجه

كوته سخن آن كه همان گونه كه در نگارش حديث ، سبك مسندى كارا نيست و وحدت راوى نمى تواند محور تام و تمامى براى كنار هم نهادن احاديث باشد ، سبك متعارف تفسير روايى نيز كامل نيست و براى يافتن برداشت امامان از آيه نمى توان به آيات گردآمده پيرامون يك آيه بسنده كرد ، بلكه بايد مفاهيم اصلى آيه را نيز در روايات پى گرفت و همه سخنان پيشوايان را درباره آنها فراهم كرد . مبناى نظرى اين شيوه لزوم فحص تا رسيدن به يأس از يافتن حديث جديد است و بر اين اصل موضوعى استوار است كه سخنان ائمه عليهماالسلامبازتاب مفاهيم قرآنى در روح و كلام آنان است .

1.نور الثقلين ، ج ۵ ، ص ۷۲۲.

صفحه از 257