2 ـ 7 . بحث از متن حديث در دايره «فقه الحديث» قرار مى گيرد . وجود احاديث ساختگى و ابهامات موجود در فهم احاديث واقعى، دانشمندان اسلام شناس را بر آن داشت كه دست به دامن اصول و قواعدى شوند كه اين مشكلات را حل كنند، مجموع اين اصول، شاخه اى از علوم حديث را به وجود آورند كه «فقه الحديث» نام گرفت.
الف . عرضه حديث به قرآن، يكى از مهم ترين قواعد فقه الحديث است. از آنجا كه قرآن ، معصوم از هر گونه خطا و باطل است، معيار متقنى براى محك زدن درستى احاديث است. چنانچه قرآن مخالف مفاد حديث باشد، حديثْ مردود بوده، از حجيت ساقط گرديده و كنار گذاشته مى شود. البته اين قاعده شامل احاديثى مى شود كه قرآن آنها را رد كرده باشد، ولى نسبت به احاديثى ، ديگر نمى تواند دليلى بر نفى حجيت و كنار گذاشتن حديث باشد.
ب . عرضه حديث به سنت قطعى و متواتر معصومان عليهم السلام
چنان كه حديثى مخالف سنت قطعى باشد، از حجيت ساقط شده و كنار گذاشته مى شود در همين زمينه امام صادق عليه السلام فرمود:
لا يصدق علينا الا بما يوافق كتاب اللّه و سنة نبيه صلى الله عليه و آله.
ج . عرضه حديث به عقل سليم و مقتضيات عقلى
از آنجا كه عقل سليم و مقتضيات و مسلمات عقلى يك حجت شرعى است كه قرآن و سنت قطعى ارشاد بدان داشته و بر آن تأكيد مى نمايند. در قرآن آمده :
فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُو أُوْلَـلـءِكَ الَّذِينَ هَدَلـهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَـلـءِكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ.۱
و در حديثى آمده است كه ابن سكيت از أبوالحسن عليه السلام پرسيد:
امروز (دورانى كه پيامبر و معجزه وجود ندارد) حجت بر مردم كيست؟ حضرت در پاسخ گفت: عقل، با عقل است كه راست و دروغ گويى مدعيان گوينده از جانب خدا دانسته مى شود.۲، بنابراين، چنان كه حديثى مخالف عقل باشد، همچون احاديثى كه خداوند را داراى جسم مى شناساند، كنار گذاشته مى شود و از اعتبار ساقط مى گردد .
د . عدم مخالفت حديث با مسلمات و واقعيات تاريخى.
ه . عدم مخالفت حديث با ضروريات دين و مذهب.
و . توجه به موافقت حديث با تقيه.
ز . توجه به مقاصد عمومى و روح دين:
مقصد اصلى در دين اسلام هدايت به سوى خداوند است وتمامى عناوين اعتقادى و اخلاقى و
1.سوره زمر ، آيه ۱۷ ـ ۱۸ .
2.الكافى، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۰.