تفسير مأثور در نگاهي گذرا - صفحه 148

بايد با آوردن قراين پيوسته و يا گسسته آن را بيان كند و در غير اين صورت، شنونده به همان ظهورى كه از معناى استعمالى به دست مى آيد، بسنده خواهد كرد و همان در حق او حجت است.
قرآن مجيد همچون ساير عقلا، كلامش برخوردار از دو مرحله ياد شده بوده، و در بيشتر آيات قرآن، مراد جدى آن غير از مراد استعمالى اش است ۱ .
قرآن قراينى را كه دلالت بر مراد جديش مى كند، غالبا در ساير آيات و يا در احاديث معصومان و يا در برهان هاى عقلى نهاده است .
واژه «أثر» در اصطلاح به معانى گوناگونى تعريف شده است و مراد ما از آن، تنها همان معناى مترادف با «حديث» است ، بنابراين «تفسير مأثور» تفسيرى است كه در آن آيات قرآن توسط احاديث تفسير مى شوند و مراد جدى خداوند را آشكار مى كنند.
ضرورت فهم مراد جدى آيات قرآن توسط احاديث از خود قرآن و سنت قطعى و سيره عملى مسلمانان در تمام دوران ها، به دست مى آيد.

1 . تاريخچه رجوع به بيانات معصومان عليهم السلام در فهم قرآن

نزول قرآن به ضرورت محيط جغرافيايى به زبان عربى مبين و در قالب سوره هاى كوچك آغاز گرديد، و محور پيام هاى آن دعوت به توحيد و يكتاپرستى از يك سو و مبارزه با شرك و بت پرستى از سوى ديگر بود و آياتش خبر از معاد، قيامت، روز جزا، پاداش بهشت براى موحدان و كيفر دوزخ براى كافران و مشركان مى داد. اين سخنان براى مردمان آن سرزمين قابل فهم و درك بود ؛ به همين خاطر، گروهى بدان ايمان مى آوردند و گروه ديگر، يا از روى جهالت و نادانى و يا با در خطر ديدن منافع مادى و دنيوى خود، به مخالفت با آن مى پرداختند.
نتيجه اى كه از دوران آغازين نزول قرآن به دست مى آيد ، عبارت است از اين كه ظواهر مفاهيم سوره هاى آغازين قرآن و معانى آن، براى مردمان آن دوران، چه آنان كه به دين اسلام گرويده بودند و چه آنانى كه به شرك و كفر خويش پافشارى مى كردند، روشن بوده و آن را مى فهميدند و اساسا اين فهم و درك آنان از قرآن بود كه حجت را بر آنها تمام مى كرد.
با گذشت زمان و نزول سوره ها و آيات فروان و با انس مسلمانان به تدبر و تفهم معانى قرآن، رفته رفته پرسش هايى پيش رويشان نمايان مى شد كه فهم پاسخ آن نيازمند توضيح پيامبر صلى الله عليه و آله بود ؛ از قبيل معانى آياتى كه در ارتباط با امور غيبى همچون حوادث قيامت، بهشت و دوزخ ، فرشتگان ، حساب و كتاب اعمال و نيز فهم معارف متعالى قرآن از قبيل صفات ذاتى و افعالى الهى، كه برايشان تازگى داشت ؛ زيرا آنان از مفهوم علم، قدرت، غضب، رضا، حب و بغض و... معانى را كه درك مى كردند، متناسب با خصوصيات مخلوقات بود، نه ذات لايتناهى و لايتغير الهى.

1.روش شناسى تفسير قرآن ، ص ۱۵ .

صفحه از 165