در باره آغاز روز در روزه كه در قرآن آمده است:
«وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ).۱
عدى بن حاتم مى گويد وقتى كه اين آيه نازل شد، رسنى را زير متكايم گذاشته بودم و شب بيدار مى شدم و به آن نگاه مى كردم ، اما چيزى برايم روشن نمى شد. صبح پيش پيامبر رفتم و ماجرا را باز گفتم. ايشان فرمود:
انّما ذلك، سواد الليل و بياض النهار۲.۳
حق اين است كه اين گونه دستورها و احكام، نمى تواند تابع استنباط و اجتهاد شخصى شود؛ چه اين كه اجتهاد در آنها، در گرو وجود بيان است، در حالى كه در باره آنها هيچ گونه بيانى در قرآن وجود ندارد تا بر اساس آنها اجتهاد صورت بگيرد. آياتى كه در آنها احكام عملى وجود دارد، به مثابه دستور كلى است و تشريح نشده اند. از اين رو تفسير نويسانى هم متوجه شده و آيات را در لزوم مراجعه به اثر و عدم آن، به دو دسته تقسيم كرده اند و اين دسته از آيه ها را از جمله آياتى دانسته اند كه براى تفسيرشان، بالضروره بايد به نقل و روايت رجوع كرد. شعرانى از جمله اينان است. وى، گفته:
آنچه عقل بشرى بى وحى الهى بدان راه ندارد، مانند دقائق فقه و بعض مسائل اصول، و معارف و توحيد و قيامت، نمى توان به ظن و تخمين و قياس، آيات قرآن را تفسير كرد و جز به نص صريح امام اعتماد نبايد كرد. ۴
اين كه در خبر آمده است صحابه، آيات را ده تا ده تا از پيامبر مى آموختند، به همين جهت بوده تا آنها به درستى آيات را ياد بگيرند و به آنها عمل نمايند. ۵
5 ـ 5 . وجود نكات مجمل و يا مبهم تاريخى
در قرآن آياتى در باره عالم تكوين و رخدادهاى تاريخى وجود دارد كه به صورت مجمل بازگو شده اند. اين دسته از آيات ـ كه تعدادشان هم اندك نيست ـ تفسيرنگاران را واداشته تا
1.سوره بقره، آيه ۱۸۷.
2.صحيح البخاري، ج۳، ص ۷۱.
3.گفتنى است: اين دسته از روايات كه در آنها پيامبر چگونگى اداى نماز و حج را، تابع عمل خود دانسته، در منابع اوليه حديثى شيعه نيامده و در جوامع حديثى اهل سنت آمده است. اما در كتاب هاى فقهى شيعى از همان دوران آغاز اجتهاد تا كنون مورد استناد فقهاى شيعه بوده است . براى نمونه ر . ك : الانتصار، ص ۱۵۱؛ الخلاف، ج۱، ص ۳۱۴؛ جواهر الكلام، ج۸، ص ۵ به بعد.
4.منهج الصادقين، ج۱، مقدمه ص ۱۸.
5.مستدرك الوسائل، ج۴، ص ۳۷۲؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص ۱۰۶.