تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت معرفى كرده و دليل آن را از يك ريشه بودن اين دو دانسته است.
من الواضح، أنّ خير ما يفسّر كلام اللّه تعالى هو القرآن الكريم نفسه و من ثمّ السنة النبوية المطهرة؛ لانّهما صنوان لمشرع واحد ۱ .
وى آن گاه براى تفسير اثرى، سه ويژگى بر شمرده است كه يكى از آنها اطمينان بخش بودن آن به دليل مستند بودن بر نصوص است. ۲
3 ـ 6 . ظاهرگرايى و جمود
گوهر دين، بندگى و عبوديت در برابر خداوند بزرگ و بى همتاست. بهترين بندگان آنان اند كه در برابر رهنمودها و امر و نهى هاى خدا سر تسليم فرود آورند. تعبد يكى از پر بسامدترين واژه هايى است كه بخصوص در احكام عملى و فقه بر زبان و نوشته متكلمان و فقيهان جارى مى شود. پرهيز از توجيه احكام براى فرار از مسئوليت، و پابندى به پوسته و هسته دين، لازمه ديندارى و بندگى است. اين آموزه، هر چند پسنديده است، اما گاه به دليل بدفهمى و نشناختن درست آن، جمعى از مسلمانان را به جمود و قشرى گرايى مفرط، و حتى تعطيلى عقل كشانده است. حشويه، سلفيون و ظاهريه از اين دسته اند. به وجود آمدن نوعى قشرى گرى در ميان مسلمانان، اخباريان در شيعيان و ظاهرگرايان در اهل سنت، محصول اين انديشه است. درست است كه بخش قابل توجهى از دستورات دينى، تعبدى اند و مكلفان بايد در برابر آنها بى چون و چرا سر تسليم فرود آورند، اما همه آنها چنين نيستند. اما حكمت و اسرار بخش هاى تعبدى، گاه از سوى كسانى، به همه آموزه هاى دين سرايت داده شده و در نتيجه، امور غير تعبدى و معرفتى نيز تابع و هم وزن آنها شده است.
قشرى ها و جمود گرايان كه ديانت را در تعبد مى ديدند و از هر گونه انديشه ورزى در عرصه دين ابا داشتند، در دوره هاى گوناگون اسلامى، قدرتمند شدند و بر روى كرد به ظواهر اسلامى تأكيد فراوان داشتند. چنين اصرار و جمودى بر ظواهر، آثار خود را بر جاى گذاشت و بسيارى، از ظواهر الفاظ فراتر نرفتند و به خود اجازه انديشه ورزى ندادند و در نتيجه شد ، آنچه شد. بر اين نكته بايد تأكيد ورزيد كه هر گاه، ظاهرگرايان، به قدرت فايق دست يازيدند، عرصه را بر انديشه تنگ گرفتند و در نتيجه، دين در چارچوب واژه ها حبس شد. نگارش