اين رو ، در اينجا تنها به بيان اجمالى اين مهم بسنده مى شود ؛ بدين اميد كه در نوشته ديگرى به تحقيق و تحليل جامع و تفصيلى آن بپردازيم .
در فصل يكم از بخش اوّل توضيح داده شد كه هم مردم از نظر ميزان نيازها و سطح دانش و فهم و تحمّل علمى و عملى با هم متفاوت اند و هم معانى آيات قرآن از نظر بلندى معانى و ژرفاى بطون داراى مراتب متعدّد و فراوانى است . باز هم ، در همان جستار، روشن شد كه معانى آيات ، به اعتبارى و مطابق برخى احاديث ، به چهار طبقه عبارات ، اشارات ، دقايق و حقايق تقسيم مى گردند .
همچنين در فصل پنجم معلوم شد كه مسئوليت اهل بيت عليهم السلام تعليم موارد اختلاف خيز و تبيين ابعادى از قرآن است كه مردم از دست يابى به آن ناتوان بودند .
بنابراين ، معانى «عبارات» معمولاً بر توده حاضران در زمان و فضاى نزول و بر آشنايان به آن زبان پوشيده نبود ۱ و از اين رو ، به تبيين از سوى اهل بيت عليهم السلامنياز نداشت . امروزه نيز براى مفسّران كافى است كه با شيوه ها و ابزارهاى علمى اى ـ كه از منابع لغت و حديث و تاريخ و سيره و مانند اينها در اختيار دارند ـ به همان معانى اى كه عبارات آيات در آن عصر ظهور در آنها داشت برسانند .
همين طور مرتبه «اشاراتِ» از معانى قرآن نيز براى خواصّ اهل فضل قابل دست يابى بود . و آنچه هم كه خواصّ با ابزارها و شيوه هاى علمى خود درمى يافتند ، اگر از موارد اختلاف خيز بود و يا خواصّ همگى به خطا مى رفتند ، اهل بيت عليهم السلام به مسئوليت خويش عمل مى نمودند و آن موارد را تبيين مى كردند .
مرتبه «دقايق » نيز مربوط به اولياست و مراد از آن در اينجا كسانى چون حواريّين معصومان و اوتاد و ابدال و افرادى از اين قبيل اند ۲ . اين گروهْ نيز معانى مخصوص به خود را در پرتو قوه فُرقانِ حاصل از تقوا و از معاريض و رموز موجود در همين روايات تفسيرى موجود ، كه در احاديث تفسيرى مصطلح و مضامين ادعيه و مناجات ها و زيارات و مطالع خُطَب و مانند اينها وجود دارد و همچنين از راه هاى ارتباطى خاصّى كه در عصر حضور و در دوران غيبت با معصومان عليهم السلامداشته و دارند ، بيرون مى كشند .
1.همچنان كه «اشارات» معانى آن نيز بر خواصّ اهل فضلشان پوشيده نبود .
2.به قرينه شمردن انبيا در مرتبه پس از آنان ، با اين كه امير المؤمنين و ديگر اوصياى رسول خدا صلى الله عليه و آله، همانند خود آن حضرت، عالم به تمام مراتب معانى ظواهر و بطون قرآن هستند و از نظر علمى به گواهى احاديث معتبر در رتبه اويند .