روايات تفسيری و حديث رمز انگاری قرآن - صفحه 7

محمّد ابو زهره نيز مى نويسد :
برخى از فرقه هاى شيعه معتقدند كه قرآن داراى ظاهر و باطن و براى باطنِ آن باطن ديگر تا هفت بطن است و گفته اند شناخت كامل و درست قرآن جز با شناخت بطون هفت گانه آن امكان پذير نيست و دانش بطون هفتگانه نزد هر كسى نيست ، بلكه تنها امام معصوم به تمام آن آگاه است؛ اصل آن نزد پيامبر بوده كه پس از خود ، آن را به على بن ابى طالب به وديعت نهاده و او به امام پس از خود و همين طور تا به امام غايب رسيده است . ۱
ذهبى در مورد اين تفكر در ميان شيعه مدعى مى شود كه آنها باب انديشه را بر روى قرآن بسته اند و مردم را از اين كه در مورد قرآن سخنى غير از سخن پيشوايانشان بگويند بازداشتند ! ۲
در اين مقاله بر آنيم تا اثبات كنيم كه انديشه رمز انگارى در حوزه تأويل و باطن قرآن انديشه اى نيست كه بتوان به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت داد . در اين ارتباط نخست به معناشناسى روايات مربوط به باطن ، تأويل و تطبيق پرداخته و آنگاه روايات تفسيرى را از جهت مدلولشان طبقه بندى كرده ايم .

2 . معناشناسى ظاهر و باطن در روايات

روايات ظاهر و باطن در كتب روايى فريقين نقل شده است . ۳ در تعدادى از اين روايات مراد از ظاهر و باطن نيز بيان شده است . بررسى روايات ظاهر و باطن نشان مى دهد كه ظاهر در اين روايات به دو معنا به كار رفته است :
1 . الفاظ قرآن كه مورد تلاوت و قرائت قرار مى گيرد ؛ 2 . معناى سطحى و ساده كه با توجه به معناى لغوى و با در نظر گرفتن سبب نزول به دست مى آيد .
با توجه به دو معناى ياد شده از ظاهر ، معناى باطن نيز متفاوت خواهد بود . مراد از باطن در مورد نخست ، مطلقِ معناست كه از معناى سطحى تا ژرفاى معناى مراد خداوند را شامل مى شود و در مورد دوم ، هرگونه معنايى كه از نوعى خفا برخوردار باشد و بيرون از معناى سطحى آيات باشد را شامل مى شود .
روايات ذيل به مورد نخست از معناى ظاهر و باطن نظر دارد :
ـ ظاهر قرآن زيبا و شگفت انگيز و باطن آن ، ژرف و عميق است . ۴
ـ ظاهر قرآن محكم و وثيق و باطن آن ، ژرف و عميق است . ۵

1.المعجزة الكبرى ، القرآن ، ص ۵۷۶ .

2.التفسير والمفسرون ، ج ۲ ، ص ۲۷ .

3.ر . ك : كنز العمّال ، ج ۱ ص ۶۲۲ ، ش ۲۸۷۹ وص ۵۵۰ ، ش ۲۴۶۱ ؛ فضائل القرآن ، ص ۹۷ ـ ۹۸ ؛ جامع البيان عن تأويل آى القرآن ، ج ۱ ، ص ۲۵ ، ح ۹ ؛ مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج ۷ ، ص ۳۱۶ ، ش ۱۱۵۷۹ ؛ اتحاف السادة المتقين ، ج ۴ ، ص ۵۲۷ ؛ الكافى ، ج ۱ ، ص ۳۷۴ و ج ۴ ، ص ۵۴۹ ؛ بحار الأنوار ، ج ۸۹ ، ص ۹۰ و ج ۳۳ ، ص ۱۵۵ .

4.نهج البلاغة ، خطبه ۱۸ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲ ، ص ۲۸۴ .

5.بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۱۳۶ .

صفحه از 21