شرح الاحوال من البدايه الي المآل - صفحه 463

و آن قريه [آران] از بناهاى قديمه است و بانى آن چنان كه در كتاب خلاصة البلدان ۱ كه از تأليفات ميرزا صفى قمى است ، مسطور است ، «آران بن قاسان اكبر» بوده است كه پدر او ـ كه قاسان اكبر باشد ـ بنابر قولى ، بانى اصل بلده كاشان بوده است و آران مذكور ، آن قريه را بنا كرد و به اسم خود ، موسوم ساخت و گويا همان قنات مزرعه آرانْ دشت را هم آران بن قاسان جارى نموده باشد و به اسم خود مسمّا كرده باشد ، يعنى دشتِ آران .
و در همان كتابْ مسطور است كه قاسان هم رودخانه اى بود كه آن [را] به زبان فارسى كاشان مى خواندند و الحال ، آن رودخانه خشك است و به جاى آن ، شهر بنا شده است و بعضى ديگر گفته اند كه قاسان ، نام شطّى بوده است كه آن را به فارسى «كاس رود» مى خواندند و بعد از آن كه آب آن شط ، شروع در خشكى نمود ، اوّل موضع قريه بطريده ـ كه الحال به «بدريه» مشهور است ـ ظاهر شد و آن ، بلندترين موضع آن بوده است و بعد از آن ، موضع قريه «درام» ظاهر شد و گويند كه بانى كاشان «يوراسف» بوده است و گفته اند كه او به هيچ جايى و موضعى نگذشت ، مگر آن كه به اهل آن جا صفتى به ميراث گذاشت و در اصفهان ، رغبت و ميل به حَلويات و شيرينى ها ميراث گذاشت و آن حالت ، تا اليوم در ميان اهل اصفهان شايع و داير است ، و حلواها و نقل هاى گوناگون مى سازند و در كاشان ، حيله بازى و دروغ گويى را ميراث گذاشت و در قم ، ظلم و جور و نوحه گرى را ميراث گذاشت و در رى ، خدعه و مكر و فرمانِ زنان بُردن را ميراث گذاشت و در همدان ، بهتان و خفّت و

1.خلاصة البلدان ، تأليف صفى الدين محمّد هاشم بن صفى الدين محمّد حسينى رضوى قمى است كه در سال ۱۰۷۹ق ، به فارسى نگاشته شده است . اين كتاب ، در تاريخ قم و مكه و مدينه و مختصرى درباره ساير شهرهاى شيعيان اماميه است و مؤلف ، در اثناى آن ، شرح حال عدّه اى از بزرگان را درج نموده است . اين كتاب ، تا به حال به چاپ نرسيده و سه نسخه عكسى از آن در كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، به شماره هاى ۱۰۴ و ۲۶۵ و ۲۶۶ در قم موجود است (الذريعه ، ج ۷ ، ص ۲۱۶ ؛ فهرست كتاب هاى عكسى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱ ، ص ۱۰۶ و ۲۴۰ و ۲۴۱) .

صفحه از 476
کلیدواژه