شرح الاحوال من البدايه الي المآل - صفحه 470

والمنقول ، حاوى الفروع و الأصول ، مولانا و شيخنا المعتمد آخوند ملاّ احمد نراقى ۱ مشرّف شدم و از صحبت آن بزرگوار ، استفاده بسيار از براى اين بى بضاعت حاصل شد .

[آغاز تأليف «المقاصد المهمّة»]

و در اين سال ، در قريه نراق شروع به تصنيف كتاب مقاصد المهمة كه در اصول نوشته ام، نمودم و آن مدّتى كه در آن جا بودم ، در طى مباحثه معالم ، أصول المقاصد را مى نوشتم و در وقت مراجعت به كاشان ، جمعى از حقير خواهشمند اين مطلب شدند كه كتاب قوانين المحكمة را كه از جمله كتب عالم عامل فاضل كامل ، مقتدانا و مقتدى الأنام ، ميرزا ابوالقاسم قمى است ، از براى ايشان مباحثه كنم . حقير هم با اعتراف به قلّت بضاعت و كمى استطاعت ، آن امر را قبول نمودم و در ضمن مباحثه آن ، باز مقاصد را مى نوشتم و در بسيارى از مواقع در عبارات قوانين شبهه مى كردم و كسى كه متصدّى حلّ آن بشود ، نمى ديدم . بالاخره ، عريضه به خدمت آن عالى جناب (ميرزاى قمى) نوشتم به عربى و بعض اَبحاث خود را در آن درج كردم و به خدمت آن عالى جناب فرستادم . آن عالى جناب ، ابحاث حقير را جواب فرمودند و براى حقير فرستادند و حقير در جواب هاى آن بزرگوار ، تأمّل بسيار كردم بعضى جواب ها كه به نظر حقير صحيح نمى نمود ، رد كردم . بعد از آن كه جواب ها را بالتمام به نظر فكر و تأمّل ديدم و ردّى كه داشتم ، بر آن نوشتم ، صورت عريضه را با صور اسئله و اجوبه در رساله اى نوشتم و آن را مسمّا به فصل الخطاب كردم و آن رساله را در كتاب مجمع الرسائل كه اغلب رسايل خود را در آن جمع كرده[ام] ، ذكر نموده ام.
و چون اكثر مقاصد را در طىّ مباحثه و مطالعه قوانين نوشتم ، در بسيارى از مواضع ،

1.علامه ملاّ احمد بن مهدى بن ابوذر نراقى كاشانى (م ۱۲۴۴ق) و پدرش ملاّ مهدى نراقى (م ۱۲۰۹ق) ، از عالمان برجسته شيعه هستند كه در بسيارى علوم اسلامى مهارت داشته و تصانيف زيادى نگاشته اند.

صفحه از 476
کلیدواژه