زندگي نامه شيخ علي ولدياني - صفحه 466

ميان برخيزد و ملل اسلامى به اتفاق و اتحاد نائل آيند . و اينك چند بيت از مقدمه مثنوى او:

زينة الاقوال نام داور استهرچه شد خالى ز نامش ابتر است
بر حديث «كلّ امر» امتثاللازم آمد تا نيابد ره زوال
اى خدا ! اى واهب اصل وجود!اى تو منظور همه اهل سجود!
علت ابداع باشى بى غرضجمله معلول تو ، جوهر يا عرض
از تو باشد جمله نعمت هاى ماقوّت و قدرت ، فتوت هاى ما۱
در كتاب شبستر و پيرامون نيز چند بيت از اشعار ملتجى به نقل از جنگى در كتاب خانه آقاى بيت اللّه جمالى نقل شده است:

عزيمت كرد روزى عنكبوتىكه بهر خود كند تحصيل قوتى
به جايى ديد شهبازى نشستهز قيد دست شاهان باز رسته
به گِرد آن تنيدن كرد آغازكه بر بندد پروبالش ز پرواز
زمانى كار در پيكار او كردلعاب خود همه در كار او كرد
چو آن شهباز كرد از وى كنارهنماندش غير تارى چند پاره۲
و در مرثيه جناب سكينه دختر امام حسين عليه السلام در منازل شام چنين مى سرايد:

سكينه از تو پدرجان! هنوز صد گله داردضعيفه دخترك آخر چه قدر حوصله دارد؟
شده صداى جرس زينت قوافل عالمجرس ز صوت فغانم هميشه قافله دارد
ز اهل كوفه عجب نيست كشتن شه عالمكه خادمش ملك و هم ز حور قابله دارد
اگر ز نسبت طه به عترتش شرفى نهفلا محاله به ديگر كسان مماثله دارد
بلى نبوده فلك سازگار هيچ اصيلهميشه با نجبايش چنين معامله دارد
سكينه را به ره شام عشق روت كشيدز تار موى عذارت شهود و سلسله دارد
براى صحت دعوى علاوه از غل و زنجيربيا ببين كه به پاها نشان آبله دارد
طواف كعبه رويت صفاى قلب عليلمپياده پشت سرت بهر سعى ، هروله دارد
اگر ز قوس عداوت خورم سهام ، نرنجمدلم ز عشق ، چو ميزان ز تار ، سلسله دارد
براى ذكر مصيبت چو «ملتجى» است دل منبه روز حشر ، شفاعت رجا مبادله دارد۳
ب: اشعار عربى . از اشعار عربى مرحوم ملتجى ولديانى چندين قصيده در دست است كه عبارت اند از:
1 . تخميس قصايد ميرزا محمد حسن ارومى .
ارومى پنج قصيده بى نقطه در مدح امامان عليهم السلام سروده، كه ملتجى به همان سبك بى نقطه آنها را تخميس و سپس در كتاب عقد الفرائد في شرح القصائد شرح كرده است. چند بيت از تخميس «ملتجى» عبارت

1.بزرگان و سخن سرايان آذربايجان غربى ، هيأت مؤلفان، ص ۲۲۲.

2.شبستر و پيرامون، حسين روشن، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵ . گويا اين اشعار ، اشاره به تنش هاى ميان مؤلف و آقا سيدحسين عرب باغى دارد كه روحانى پرنفوذ اخبارى مسلك اروميه بوده است و اين مناقشات موجب مهاجرت و مسافرت مؤلف به طسوج و شبستر گرديد.

3.ذخائر الأسفار (سفرنامه علمى ملا على خيابانى صاحب علماى معاصرين به خوى و اروميه) نسخه عكسى نگارنده، ص ۶۹.

صفحه از 473