شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 100

[ دليل وجود و قدرت و علم و حكمت و لطف تدبير ]

باز حق ـ جلّ و علا ـ كه خلق آسمان فرمود نه آفتابى بود و نه ماهى و نه كوكبى ، سايه آسمان بر زمين افتاد و تاريكى متراكمى سختى زمين را فرو گرفت . بعد از آن ، حق ـ سبحانه و تعالى ـ خلق آفتاب و كواكب فرمود ، و چون نارِ خالص و ظلمت خالصه موجب مَضارّ بسيار است ، اما ضَوءِ خالص كه كيفيت فايضه اى از آفتاب است ، افاده گرمايى سخت مى كند و از زيادتى قوّت و شعاع ، حِسّ بَصَر را مى بَرَد و متحيّر مى سازد و اين مؤدّى به فساد است ، و اما ظلمت خالصه ، مكروه طبع و سبب تنفّر مزاج است و افاده برودت قوا مى كند و گاه باشد سبب موت شود ، و اين نيز مؤدّى به فساد است از جهت آن كه تركيب انسانى ، تركيب ضعيفى است و حواسّ انسانيّه ، طاقت ادراك كيفيات امور قويّه ندارند ؛ زيرا كه نظر به ضوء قوى ، سبب كورى مى شود و شنيدن آوازهاى قويّه ، سبب كرى مى شود و ملامسه گرماى سخت و سرماى سخت ، مورث موت مى شود ، پس ناچار است از اعتدال در مُدركات و محسوسات .
و سايه ، كيفيّت معتدله اى است از امتزاج نور و ظلمت . پس پست / 49 / فرموده و كشيده است سايه را از ما بين ظهور فجر تا طلوع آفتاب ، و اين زمان ، نيكوتر ازمنه است ؛ زيرا كه ظلمت خالصه سبب برودت مزاج و انقباض نور بصر است و شعاع شمس ، سبب سخونت و مفرّق نور بصر است ، و در آن زمان ، هر دو علّت منتفى است ، و اين معلوم است از كيفيات حاصله تحت سقف ها و پناه ديوارها كه منشأ منافع بسيار است و اين كيفيت زايد است بر جسم و لَون و از نعم عظيمه و منافع جليه است .

[ باز دليل لطف تدبير و حكمت ]

و باز ، هر چند ارتفاع آفتاب زياد مى شود ، نقصان سايه ها در جانب مغرب بيشتر مى شود و حركات ، متجدّد و متصرّم اند و اندك اندك يافت مى شوند و دفعتا حاصل نمى توانند شد و اين ، منفعت عظيمى است كه اگر دفعتا ازاله اظلال مى فرمود ، سبب

صفحه از 231