شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 125

[ دليل وحدت و عدم شريك ]

و باز تنبيه است بر اين كه نور غنىّ واحد است كه اگر العياذ باللّه متعدّد بود ، لازم مى آمد كه هر يك از ايشان ناقص باشند ؛ چه ، بديهى است كه ذاتى [ كه ] ۱
همه چيزها به او محتاج باشند ، اكمل است از ذاتى كه بعضى چيزها به او محتاج باشند . پس اگر دو غنى و خدا مى بود ، لازم مى آمد كه هيچ يك از آنها به صفت اكمليت متّصف نباشد ، و اين را نهايت منافات است با غناى مطلق ، و هر كه او را نقصى به وجهى از وجوه باشد ، ممكن و محتاج باشد نه غنى ، فلا محاله ، واجب بر تقدير تعدّد ، ممكن و محتاج باشد .
و باز اگر متعدّد باشد ، تخالف ميانشان ممكن باشد و اين ، مستلزم فساد گردد .
و نيز فقرات شريفه حَثّ است و ترغيب بر وجوب نظر ، و دليل است بر فساد تقليد .

[ باز دليل عدم شريك و اثبات صانع ]

و باز ، ملاحظه آفتاب كه مى شود ، به جِرم از همه بهتر ، و به نور از همه بيشتر ، و به قدر از همه بلندتر است ، و معلوم است كه طلوع و غروب و كسوف مى كند و كِبَر جِرم و علوّ قدر ، او را حمايت نمى كند . ماه و ستارگان كه از او فروترند ، البته مانند او ناقص و معيوب خواهند بود ، و چيزى كه بيايد و برود و بنشيند و برخيزد و نور او برطرف شود / 78 / و گاهى غالب و گاهى مغلوب باشد ، خدايى را نشايد .

[ دليل اثبات صانع و صفات ثبوتى و سلبى ]

و باز ، تنبيه است بر خطا و جهل عَبَده ايشان در اعتقادشان ، و تحميق و تجهيل است ايشان را ؛ كه ناقص و عاجز خدايى را نشايد .
و حكمت در اين كه روز قيامت ، محو ضَوء و نور آفتاب و ماه مى شود و اثر نورشان برطرف مى شود و افتاده مى شوند در جهنّم ، اين مى تواند بود كه حسرت

1.الف و ب : ـ كه .

صفحه از 231