شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 141

آسمان است به اَنوار معرفت و ضيا بخش جَنان ساكنان زمين است به نور يقين و ايمان و عبادت ، يا آراينده آسمان هاست كه اماكن طاعات ملائكه اند ، و آراينده زمين است كه مواضع عبادت اهل اسلام است ، يا آراينده آسمان هاست به نجوم ، و آراينده زمين است به انبيا و ائمه و مؤمنان ، يا آراينده آسمان هاست به تسبيح مُسبِّحان ، و آراينده زمين هاست به تلبيه حاجيان و تكبير غازيان ، يا آراينده آسمان هاست به بيت المعمور ، و آراينده زمين است به كعبه وافر السّرور ، يا مُدَبّر آسمان هاست [ و مقدّر ]زمين است كه امور اهل آسمان ها و زمين را به تدبير بى نظير نوازش فرموده ؛ چه هر دليلى از دلايل قدرت و بدايع صُنعت كه در دواير سپهر بَرين و در زمين واقع است ، دليل واضح است بر وجود وقدرت و علم و حكمت او ـ جلّ شأنه ـ ، يا راهنماى اهل آسمان ها و زمين است به هستى و وجود خود ، يا بهجت و مسرّت [ بخش ] اهل آسمان ها و زمين است براى مردمان .
مَثَل زد نور خود را تا متفطن شوند و فرمود : « مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ » يعنى صفت نورى كه منسوب به خداى عزّ شأنه ، است مانند چراغدانى است كه در او چراغى افروخته باشد ، و بعضى گفته اند : مشكاة نى اى است از آهن كه در وسط قنديل مى باشد ، و بنا بر اين قول ، «مشكاة» فتيله شعله باشد در آن نى . / 101 /
« الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ » و آن چراغى افروخته در قنديلى است از آبگينه « الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ » وآن آبگينه از نهايت ضياء وصفا ، گويا ستاره اى است درخشنده « يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ » كه افروخته مى شود از روغن درختى با بركت بسيار نفع كه آن ، درخت زيتون است ، و آن را مبارك ناميد به جهت آن كه در زمين مقدّسه رُسته و حضرت ابراهيم و شصت و نه پيغمبر ديگر ـ على نبينا وعليهم السلام ـ بر آن درخت ، دعاى بركت خوانده اند . « لا شَرْقِيِّةٍ وَلاَ غَرْبِيَّةٍ » نه در جانب شرقى واقع است كه ديار چين و خطا و مانند آن باشد ، و نه در طرف غرب است كه طبرستان و مانند آن باشد ؛ بلكه منبت آن درخت ، ارض شام است ، يا آن كه نه پيوسته در آفتاب است تا مُحتَرق شود ، و نه هميشه در سايه است كه ميوه او خام بماند ؛ بلكه هم از رعايت آفتاب بهره مند است و هم از وقايه سايه ، محفوظ .

صفحه از 231