شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 147

عظيم تر است از آن كه ذوى العقول ، مدح و ثناى او ، كما هو ، توانند نمود ؛ چه ، به هر مرتبه از مراتب ثنا كه مشغول گردند ، فوق او اطوارى چند است از استحقاق ثنا و تعظيم ، كما أشار إليه سيد المرسلين ـ صلوات اللّه وسلامه عليه وعلى آله الطيّبين ـ : لا اُحصي ثناءً عَلَيكَ ، أنتَ كما أثنيت عَلى نَفسِكَ ۱ ، وقالَ داوود عليه السلام : يا رَبّ ، كيفَ أشكركَ و شكري لَكَ نِعمةٌ اُخرى توجِبُ عليَّ الشُّكرَ ۲ .
و باز ، ثناى نيكو آن است كه تعقّل مثنى عليه ممكن باشد ، يا ادراك صفات و نعوت جلال او چنانچه هست ، ميسّر باشد ، و همه عقول و اوهام / 108 / قاصرند از اين مقام و عاجزند از ادراك آن . پس قول از مادِحين و مخلوقين ، اگر چه به صورت مدح متعارف واقع باشد و دالّ بر كمال مدح باشد ، امّا در نفس الأمر حقّ مدح او ـ جلّ و علا ـ نخواهد بود ؛ از جهت عدم اطّلاع بر آنچه مدح و ثناى اوست .
پس فقره شريفه ، تنبيه است بر بطلان آنچه حكم كند اَوهام و عُقول در حق او ـ جلّ شأنه ـ .

[ دليل بطلان مقالات صوفيه و فِرَق مختلفه ايشان و ذكر پاره اى از احوال ايشان ]

و باز ، دليل است بر بطلان مقالات صوفيّه كه مى گويند : وجود موجود ، منحصر در ذات واجب الوجود است و ماعداى او از ممكنات موجودنمايند و عارض ذات واجب ، و ممكنات را وجودى مطلقاً نيست .
و صوفيّه شش فرقه اند : اوّل ، دعواى اتّحاد كنند و رئيس ايشان ، حسين بن منصور حلاّج است و آن ملعون ، در سِحر ، مهارتى تمام داشت و در سال سيصد و نه از هجرت ، اِعلامِ حامد وزير خليفه كردند كه حلاّج ، دعواى خدايى مى كند و مدّعى

1.المجموع ، نووى ، ج ۴ ، ص ۱۶ ؛ مغني المحتاج ، ج ۱ ، ص ۱۷۰ ؛ التوحيد ، ص ۱۱۴ ؛ عوالي اللئالي ، ج۴ ، ص ۱۱۴ ؛ بحار الأنوار ، ج ۶۸ ، ص ۲۳ و . .

2.بحار الأنوار ، ج ۶۸ ، ص ۳۶ ؛ الشكر للّه ، ابن ابى الدنيا ، ص ۶۷ ؛ تفسير القرطبي ، ج ۱ ، ص ۳۹۸ ؛ تفسير ابن كثير ، ج ۳ ، ص ۵۳۷ و . .

صفحه از 231