شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 149

نبوّت باشد .
و فرقه ديگر از ايشان را «نوريّه» خوانند كه گويند : حجاب ، دو است : يكى نورى و يكى نارى . آنچه نورى است ، مشغولى است به گفتار ۱ و صفات / 110 / خوب و توكّل و شوق و [ ذوق ] و تسليم و مراقبه و وجد و حال ، و آنچه نارى است ، مشغولى است به افعال شيطان ، چون ، فسق و فجور و حرص و شهوت و اَمثال آن ، چنان كه شيطان ، نارى است ، فعلِ او نارى است .
[ در ] نسخه اى به نظر رسيد كه يكى از اين قوم كه خود را از اهل رضا و تسليم مى دانست ، در صحرا رفيق شخصى شده بود . روزى با رفيقى كه با او همراه بود ، مى گفت كه : ديشب لحظه اى به خواب رفتم . فلان شخص بيامد و دست بر پاى من گذاشت . من خاموش بودم ، ۲ دست بالاتر بُرد و زير جامه [ ى مرا ] بيرون كرد و مقصود خود ، حاصل كرد . من او را از خود منع نكردم . رفيق او گفت به او كه : چون شب خاموش بودى ، چرا امروز او را رسوا كردى ؟ در جواب گفت : او را نه تشنيع مى كنم ، بلكه رضا و تسليم خود را معلوم تو مى كنم كه تا چه مرتبه است .
و [ اين طايفه ] گويند كه : طاعت ، نه از براى بهشت بايد كرد و نه از خوف جهّنم .مع هذا ، حق تعالى در قرآن ، مدح اَصفياى خود نموده ، مى فرمايد كه : « يَدْعُونَنَا رَغَباً وَرَهَباً »۳ و رسول خدا ، سؤال جنّت و استعاذه از نار ، هميشه مى نموده .
و فرقه ديگر / 111 / «واصليّه»اند كه مى گويند : نماز و روزه و حجّ و جهاد و ساير احكام شرعى براى آن وضع كرده اند ۴ كه اوّل ، مشغول به آن شوند و تهذيبِ اخلاق ، حاصل كنند و به واسطه آن ، معرفت حق حاصل گردد ؛ يعنى به حق رسند و چون واصل شوند ، تكليف برخاست ، ۵ و هيچ از شرايع دين ، واجب نيست و هر فسق

1.ب : كتاب .

2.ب : هيچ نگفتم .

3.سوره انبياء ، آيه ۹۰ .

4.ب : وضع شده و قرار داده اند .

5.ب : ساقط گردد .

صفحه از 231