شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 187

يعنى : خداوندا ! رحمت كن بر آن كسى كه ظاهر كننده گوهر پاك خود و آباى عالىْ مقدار خود است . حالكونى كه در مرتبه ، بلندى داشته و معتمد بوده [ باشد ]بزرگ تنان و اقوياى قوم قريش را ، و بلاهايى كه نازل ايشان مى شده و كارهاى سختى كه عارض ايشان مى گرديده ، رفع مى نموده و هميشه ملجأ و پناه بوده ، و ايذا و آزارى كه از ايشان به آن گوهر پاك مى رسيده ، منظور نمى فرموده و قيام به حال ايشان مى فرموده و ضايعشان نمى گذاشته .
يا خالص كننده دين بود از هر شِرك و عيبى در بلندى زمان كهولت كه شكوفه رسالت آن درخت سعادت بخت ، طلوع نمود و به آن سَرور نزول وحى و رسالت شده ، دعوت خلق نمود به دين خالص و يگانه پرستى .
يا ظاهر كننده مِهترى و بزرگى است در بلندى كوه هاى ضخيم ، در مرتبه بسيار بلند كه تشبيه باشد رفعت مرتبه آن سرور به ذروه كاهل اعبل كه بلندى كوه ستبر سفيد يا ميانه دو شانه شخص بزرگ تن باشد ، تشبيه معقول به محسوس .
يا صاحب حَسَب پاكيزه بوده ، حالكونى كه در بلندى كوه ضخيم بوده [ باشد ] يا دوش ستبر ، به اين معنى كه هيچ كس ، دسترس به آن مرتبه رفيعه نداشته و تزلزل به او راه نيافته ، و از سلسله اى بوده كه از همه بزرگ تر و بلندتر / 158 / و شريف تر بوده كه اصل طيّب آن حضرت از بهترين و عزيزترين اصل ها و نَسَب ها بوده ، و مادّه طاهرى بوده كه خداى عزّ وجلّ او را برگزيده از معدن هاى بلند و آن درخت سعادتْ بخت را مستعد رسالت ساخته كه استعاره باشد از پدران عالى مقدار و امّهات عصمت و عظمت تبار آن حضرت كه اصلاب طيّبين آباى كِرام آن حضرت و ارحام طاهرات امّهات آن اَعلى مقام از ناپاكى كفر و شرك ، و از لَوث فُجور منزّه و مبرّا بوده اند ، و حين نزول الوحي و الرّسالة ، بر خلايق ، خلوص نَسَبِ آن حضرت از هر شين و عيب ، معلوم شده .
بدان كه پدران و مادران آن سرور تا به حضرت آدم و حوّا ، هميشه مؤمنان بوده اند ، به دليل عقلى و نقلى :
امّا دليل عقلى : آن است كه ـ العياذ باللّه ـ اگر چنين نباشد ، سبب نفرت طبايع باشد

صفحه از 231