شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 197

وَإِنْ خَذَلَنِي نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّيْطانِ

محاربه : با يكديگر نزاع كردن است و حرب نمودن ، و اين جا مراد از نفْس ، يا نفس ناطقه يا نفس مطمئنّه است ؛ يعنى : و اگر فرو گذارَد و خوار گردانَد [ مرا ] ۱ يارى كردن تو نزد كارزار نفس با شيطان ، كه نفس ناطقه غالب بر شيطان نشود ، و العياذ باللّه ؛ شيطان غلبه كند .
فقره شريفه ، مُشعِر است بر اين كه گمراهى از دو وجه به هم مى رسد : از نفس و شيطان ، مرا از شرّ هر دو نگاهدارى كن . و بر سبيل تعداد نعمت است ، و مورد آن مورد منّت ، مُشعِر بر عدم اصرار بر مناهى و توجّه به ملاهى كه سبب عذاب و سخط الهى است .

[ دليل بر بطلان قول مجبّره ]

و دليل است بر بطلان قول اشاعره كه اسناد قبايح و ضلالات و فعل بنده را به خدا مى دهند . پس سياق فقره شريفه و تتمّه آن منبّه است بر اين كه ارتكاب قبايح و ضلالات به قدرت بنده است و از هواهاى نفسانى حادث است .

فَقَدْ وَكَلَنِي خِذْلانُكَ / 170 / إِلى حَيْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ

وكل : باز گذاشت كار است و وكيل ، آن است كه كار به او گذاشته شود .
ونَصَب : رنج و تعب است .
وحرمان : نااميدى است .
و در بعضى نسخ ، « وَكَلَتْني » واقع شده يعنى : به تحقيق واگذاشته خواهد بود مرا ، فرو گذاشتِ تو به سوى جا و جهت بى بهره بودن و نااميدى كه دورى است از بركات رحمت تو . مع هذا ، رحمت تو به حُسن توفيق ، شامل حال من گرديده و مرا به اوضح طريق ، راه نموده و تسليم قائد اَمل و منى نساخته اى و خوار نفس و شيطان نساخته اى ، و از فضل و رحمت خود ، محروم و نااميد نگردانيده اى ، و چون هميشه مرحمت فرموده اى ، اِقاله عثرات من نيز خواهى فرمود كه در وعده تو خُلفى

1.الف و ب : ـ مرا .

صفحه از 231