شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 209

قدر قابليت و مصلحت و استعداد بهره يابند از حُسن تقدير معبود و كمال تدبير عالم وجود . / 182 /

وَبَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَالْوُغُولِ

وُغول : جمع «واغل» است ۱ وهو أن يدخل على القوم من غير أن يدعى ، فيشرب معهم .
يعنى : و حال آن كه درگاه رحمتْ سراى تو و راه فضل و عطاى تو گشاده است از براى جستجو نمودن وصول رحمت و داخل شدن بى طلب . مى تواند بود كه معنى اين باشد كه من در آن عرضه نيستم و آن قدر و قيمت ندارم كه بخوانى مرا و بار دهى مرا به رحمتْ سراى خود ، امّا جمعى را خوانده اى . من به وسيله آن جمع ـ كه ائمه هدا و انبيا و ملائكه اند ـ چون درگاه رحمت تو براى ايشان باز است و كَرَم تو عام است و احتياج به تداركى نيست . اگر من و مانند من صد هزار هزار بى آن كه خوانده شوند و داخل درگاه تو گردند از فضل تو محروم نخواهند گرديد . من خود را با ايشان انداخته ام ، يقين كه مرا هم محروم نخواهى فرمود .

وَأَ نْتَ غايَةُ الْمَسْؤولِ وَنِهَايَةُ الْمَأْمُولِ

يعنى : تويى نهايت همه مسئول ، نه غير تو ، كه همه در خواست ها به تو منتهى مى شود ، و تويى پايان همه اميد داشته شده ها نه غير تو ، كه اميدها و آرزوها همه آنها به تو بازگشت مى شود و كار همه مخلوقات از تو ـ جلّ شأنه ـ ساخته مى شود ، نه از غير تو .

إِلهِي ! هذِهِ أَزِمَّةُ نَفْسِي عَقَلْتُها بِعِقَالِ مَشِيَّتِكَ

عِقال : به معنى «حبال» است و اضافه عقال به مشيّت بيانى است و نفس را به رشته تشبيه نموده ، و ازمّه ـ كه از ملايمات است ـ ترشيح التشبيه واقع شده .
يعنى : خداوندا ! اين است مهارهاى نفْس من كه بسته ام و محكم كرده ام آنها را به

1.وُغول مصدر است و مفرد ، و مراد مؤلف ، معلوم نيست .

صفحه از 231