شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 222

سواحل درياها ، عود و انواع گياه هاى خوش بو و عقاقير [ /داروها ] و ادويه حاصل مى شود ، و محلّى است براى تجارات كه به بلاد هند تردّد كنند و امتعه و عقاقير را نقل نمايند تا فاسد نشود ، و اگر بايست به چهارپايان اين همه نقل و تحويل شود ، بسيارى از امتعه و عقاقير ، در بلاد خود مى ماندند و فاسد مى شدند و معيشت تجّار ، منقطع مى شد .
پس اين نيز دليل است بر آن كه اين عالم را صانعى و اين كارخانه را مدبّرى است متّصف به صفات كمال و منزّه از صفات نقص و زوال .

وَأَ نْزَلْتَ /196/ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً

إنزال : فرو فرستادن است .
و معصرات : ابرهاست ، و بعضى گفته اند : بادهاى فشارنده اند جهت حصول باران .
وثجّاج : بارانى را گويند كه به شدّت و كثرت بارد .
يعنى : فرو فرستادى از ابرها يا بادهاى آب دار ، باران ريزان بسيار تا زمين مُرده را زنده گردانَد . و معصرات را سبب ساخته ، نه از اين راه كه او را ـ جلّ شأنه ـ به سبب ، حاجت است ؛ بلكه تا معلوم گردد كه اين عالم ، عالم اسباب است ، و در روايت آمده كه با هر قطره اى مَلَكى فرود مى آيد كه بگذارد آن قطره را در هر موضعى كه خداى تعالى فرمان بخشيده ، و بعد از آن ، عود به آسمان نمى كند و تا قيامت ، متوجّه ذكر حضرت احديّت باشد .
و باز ، وزيدن باد از حُسن تقدير خالقِ عباد است كه اگر باد نَوَزد ، موجب حدوث امراض خواهد بود و بُقول و سبزى ها متعفّن مى گردند و اَحداث موادّ طاعون و وبا در بدن ها پديد مى آيد ، و آفت در غلاّت به هم مى رسد و باعث ترويح بدن هاست .
و نيز ابرها را از موضعى به موضعى مى برد و به يكديگر مى چسبانَد كه تمام افق را فرا گيرد ، و بعد از باران ، ابر را از هم مى پاشد و درخت ها را آبستن مى كند و كشتى ها را جارى مى سازد و آب ها را سرد مى كند و آتش را مى افروزد و چيزهاى تَر

صفحه از 231