شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 223

را مانند جامه و زمين خشك مى كند ، چون در زمستان ، زمين افسرده گرديده ، نه سبزه را نشو و نمايى ، و نه گُل را برگ و نوايى است ، و فصل ربيع را كه پديد آورد ، قوّه ناميه از پسِ پرده چهره گشايد و صفّ سحاب را / 197 / اشاره رسد كه تا آن مقدار كه در اِناى وسع و وِعاى طاقتش گنجد و موافق حكمت و مصلحت باشد ، از آب درياى [ قدرت ]برداشته و در اوج هوا با آن كه جسم است و طالب خير است ، بى علاقه اعتصام و رابطه ارتسام ، ايستادگى نمايد ، و اطفال مهد وجود نبات را كه از صدمات زمهرير ، كام آرزوى ايشان ، خشك شده و نهال طراوتشان پژمرده گشته ، به رضاع اِصطناع ، تازه و سيراب گردند تا سر از مغاك تيره برآورند ۱ و سبب تذكّر مردمان گردد به نعماى بى منتهاى الهى كه به لوازم بندگى قيام و به مراسم شكرگذارى اقدام نمايند ، نه همين خوردن و خوابيدن شناسند ؛ بلكه به چشم عبرت درنگرند كه كه مى رويانَد و كه مى پرورانَد و كه مى رساند و كميّت و كيفيّت آن كه مى داند ، اينها همه علامات و دلالت وجود او ـ جلّ شأنه ـ اند .
و باز ، براى منافع عباد است كه باران را از جهت فوق ۲ انزال مى فرمايد تا جميع بلند و پست زمين را فرو گيرد و همه سيراب گردند ، كه اگر نه از علو مى باريد ، كوه ها و تل ها و مواضع رفيعه را احاطه نمى كرد و زراعت هاى زمين ، كم مى شد ؛ زيرا كه زراعتى كه از آب روان به عمل آيد ، در اكثر بلاد ، كمتر است از زراعتى كه از باران به عمل مى آيد ، و باران ، هر دشت و كوه و هامون را فرا مى گيرد و زراعت ديم در دشت ها و دامن هاى كوه و سر تل ها به عمل مى آيد ، و بسيارى از مردم از مشقّت جارى كردن / 198 / آب از موضعى به موضعى فارغ اند و منازعه ميان ايشان به سبب اجراى [ آب و ]قنوات نمى باشد و ارباب قوّت ، تعدّى نمى توانند كرد كه متصرّف شوند و ضعفا را محروم گردانند .
و باز مقرّر فرموده كه قطره قطره باران از بالا به زير آيد تا به قعر زمين فرو رود

1.الف و ب : برآوردند .

2.ب : علو .

صفحه از 231