شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 226

فَيا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقَاءِ

توحَّدَ : يگانه و يكتاست .
و بقا : عبارت از وجودى است كه عدم سابق و فناى لاحق به او راه نيابد و مستمر الوجود باشد در ازل الآزال و ابد الآباد ؛ زيرا كه وجود او ـ عزّ اسمه ـ لذاته است ، و هر كه را وجود لذاته باشد ، بقاى لِذاته خواهد بود . پس لاجرم ، ازلى و ابدى و سرمدى خواهد بود .
يعنى : اى خداوندى كه يگانه و يكتايى به غلبه و تسلّط كه همه كس را دفع و منع توانى كرد و كسى را نرسد و ياراى آن نباشد كه تو را منع و دفع تواند كرد ، و هيچ وقتى از اوقات و حالى از احوال ، زوال و انتقال به ساحت بقا ، و فنا به عظمت و جلال تو راه نتواند يافت كه واجب الوجودى !
فقره شريفه و فقره آتيه بر سبيل / 201 / تهديد و تمهيد قواعد خوف است كه او ـ جلّ شأنه ـ يگانه است به غلبه و تسلّط و عدم زوال و انتقال و مستمر الوجود است . پس هر چه اراده كند ، مى تواند كرد و عاجز نيست از ميرانيدن و زنده گردانيدن و نيست گردانيدن و عذاب و عِقاب كردن ، و همه مغلوب و مقهور قدرت اويند .
و باز ، ثبات قدرت و عظمت و بقا و سرمديّت و تنزيه او ـ جلّ شأنه ـ از شريك و اَضداد و انداد ظاهر مى شود .
و باز ، مشتمل مى تواند بود به دو قِسم از ثنا : يكى در دنيا و يكى در عقبا .

وَعَلِمَ بِالْمَوْتِ وَالْفَناءِ

يعنى : و اى خداوندى كه داناست به مرگ همه ارواح در اين جهان قبل از وقوع آن و نيستى همه مكوّنات ، وعنان اماته وفنا در قبضه قدرت آن يگانه يكتاست !
و در بعضى نُسَخ دعا « وَقَهَر عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَناءِ » واقع [ شده ] است ، يعنى : قهر كرده است بندگان را به موت و نيستى ، و فقره اصل بنا بر عموم و شمول انسب است و مؤيّد آن است قوله تعالى : « كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ » 1 و « كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى

1.سوره قصص ، آيه ۸۸ .

صفحه از 231