شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 87

[ دليل ديگر بر بطلان قول طبيعيان ودهريان ]

پس معلوم شد كه اين امور ، فعل واجب الوجود است ، و اوست كه حقايق جليّات و خفيّات امور را ظاهر ساخته و همه اشيا را در مواضع خود ، قرار داده تا تدبّر كنند در صدور امور ، و راه برند به معبود [ غفور ] و شكرگزارى كنند .

[ دليل ديگر بر قدرت و اختيار ]

و باز تخصيص اخراج زبان صباح به او ـ جلّ شأنه ـ با آن كه همه آلا و نعما از اوست و غير متناهى است ، دليل است كه به جارى مجراى ضرورت ، معلوم است و در وهم ها مركوز است كه هيچ مخلوق را دسترس به چنين امر عظيمى نيست ، و هيچ قادر به قدرت ، اين نتواند كرد و همه خلق از اين عاجز باشند ، و چون او ـ جلّ شأنه ـ قادر الذات است ، اين تواند كرد .

[ دليل ديگر بر علم او به همه چيزها ]

و باز چنانچه اخراج زبان صباح ، دالّ بر اوصاف كمال است ، اِرسال قِطعَ ليل مُظلِم نيز دالّ بر اوصاف كمال است به دلايل مذكوره ، و نيز تنبيه است بر اين كه هيچ كس در زمان ظلمت ، ساكن از متحرّك نشناسد و عِلو از / 34 / سِفل تميز نكند و صبيح از قبيح باز نداند . او ـ جلّ شأنه ـ بر همه مخفيات مطّلع باشد و تدبير و تقدير فرمايد و از تاريكى و ظلمت ، احتراز نكند .

[ دليل ديگر بر علم او ـ جلّ شأنه ـ به كلّيات و جزئيات ]

و باز ، تقديم اخراج زبان صباح بر ارسال قطع ليل مُظلِم ـ با آن كه در اين نيز منافع بسيار است ـ براى آن است كه بيرون آوردن زبان صباح بر قدرت اكثر است ، يا انتفاع خلايق به آن ابلغ است ، يا آن كه شروق ، قبل از غروب است ، يا براى آن است كه تاريكى ، موجب گم راهى و ملال و غم و سبب خوف و خشيت است ، و كسى كه از محنت تاريكى به راحت روشنى رسد ، فرح و بهجت و مسرّت او افزايد .
و باز ، مُشعِر مى تواند بود بر تقديم خلق آسمان بر زمين .

صفحه از 231