شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 98

[ دليل بر ثبوت معاد ]

و امّا معرفت معاد همچنان كه كواكب در بزرگى و كوچكى و كمال و نقصان متفاوت اند ، / 46 / و آفتاب ، مانند پادشاهى است بر ايشان ، و مستولى است بر همه كواكب و همه كواكب ، تحت شروق نور اويند و مَلَكى موكّل بر ايشان است ، احوال ثلاثه را عارض ايشان مى سازد ، پس چه بُعد دارد كه در عالم ارواح ، مَلَكى باشد كه مانند پادشاه باشد بر ايشان و مستولى باشد بر ايشان و احوال مذكوره را به امر مَلِك منّان ، عارض ايشان سازد ؟ و بعضى [ آيه ] كريمه « يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلاَئِكَةُ صَفّاً »۱ را به آنچه مذكور شد ، حمل نموده اند و مُسما به «يمين» ربّ العزّة گرفته اند ، كما في قوله ـ عزّ شأنه ـ : « وَالْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالْسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ » .۲

[ دليل بر بطلان قول حكما در عدم ثبوت معاد و ذكر قليلى از اعتقادات باطله ايشان ]

و از اين جا نيز بطلان قول حكمايى كه مى گويند كه : «معاد ، عبارت از آن است كه ارواح به موضع وجود رسند» ، ظاهر گرديد ، و مى گويند : اگر ايشان را حال نيك باشد ، آن را بهشت خوانند ، و اگر [حال ] بد باشد ، او را دوزخ خوانند ، و گويند : معنى بهشت و دوزخ كه در قرآن واقع شده كه حق تعالى مى فرمايد : « ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً »۳ اين است كه روح به عقل اوّل رسد .
و گويند : ثواب بر دو گونه باشد : يكى روحانى كه آن نظر باشد به عالم ملكوت به چشم عقل ، و يكى لذّت و راحت كه تعلّق به جسم دارد . و عِقاب هم بر دو نوع باشد : يكى روحانى و آن دورى بود از ملكوت ، ديگر جسمانى ، چون حرارت و برودت .
و گويند : حشر اَجساد ، محال بُوَد و چون / 47 / روح از اين تن مفارقت كند ، اگر او را خصال حميده باشد و از او به حيوانى رنج نرسيده باشد ، به عقل بپيوندد و او را

1.سوره نبأ ، آيه ۳۸ .

2.سوره زمر ، آيه ۶۷ .

3.سوره فجر ، آيه ۲۸ .

صفحه از 231