شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 99

لذت باشد و اين معنى را بهشت خوانند ، و اگر نفس شرير بُوَد ، چون از جسد جدا شود و قصد عقل اولى كند ، چون به كره اثير رسد ، زير آن بماند و نتواند قصد ملكوت كرد . اگر زير قطب جنوبى مانَد ، از گرما معذّب شود ، و اگر زير قطب شمالى مانَد ، از زمهرير معذّب شود و معنى عذاب دوزخ و زمهرير ، اين بُوَد .
و گويند : سعادت آن باشد كه روح به عالم عِلوى رسد ، و شقاوت آن باشد كه در عالم ظلمت مانَد ، و اكثر فلاسفه ، تَناسُخى باشند و گويند : نفس ، ميل نكند ، الاّ به مثل آن جسدى كه بيرون آمده و نفس خير با خير شود و نفس شر با شر ، و بعضى از ايشان گويند : «همه چيز بالطبع خود ، متكوّن مى شوند بى مدبّرى و صانعى و پيوسته دنيا چنين بوده و خواهد بود . [ ما ] هميشه مرغ از تخم و تخم از مرغ ديديم و آدمى از منى ديديم و منى از آدمى ، و هميشه چنين بود و چنين باشد و يكى تلف شود و ديگرى به وجود آيد و نَفْسِ تالِف به وجود لاحق ، نقل كند .
و اين قوم را اعتقاد به صانعى و انبيا و كتب و رسل و ملائكه و آنچه به خلق رسانيده اند از اوامر و نواهى و احكام و اخبار نباشد ، و به ملّت و شرايع و دين هاى رسل و عذاب قبر و حشر و نشر و ثواب و عقاب و صِراط و ميزان و جنّت و نار نيز نباشد و فضايح مقالات ايشان را ـ خَذَلَهُم اللّه تعالى ـ به صد هزار طومار بيان نمى توان ۱ / 48 / نمود .

[ دليل ديگر بر اثبات صانع ]

و بدان كه ارواح ، مانند مَبدأند و اجسام ، مانند مَظهَر ، و گواهى مى دهد فِطرت سليمه بر اين كه هر واحدى از ارواح و اجسام ، محتاج اند به يكديگر ، و احتياج بعضى به بعضى از اظهرِ دلايل است بر احتياج ارواح و اجسام و انوار و ظلمات به خداى فرد صمد الذي « لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُن لَهُ كُفُواً أَحَدٌ » .۲

1.ب : نتواند .

2.سوره اخلاص ، آيه ۳ ـ ۴ .

صفحه از 231