تأملی در احاديث نقصان عقل زنان - صفحه 97

با زنان آشنا سازى تا لذّت دنيا را بچشد و به حكومت دارى روكند. پدر، دخترى با ادب و عقل به ازدواجش درآورد. دختر را به خانه پسر برد. او مشغول عبادت و نماز بود. وقتى از نماز فارغ گشت، گفت: من را با زنان كارى نيست؛ اگر مى خواهى با من باشى و كارهايى كه من انجام مى دهم، انجام دهى، پاداشهاى چنين و چنان خواهى برد. زن گفت:همان كنم كه تو دوست دارى. پس از مدّتى، پدر از عروس خود سؤال كرد آيا باردار شده اى؟ گفت: فرزندت لباسى از من كنار نزده. پدر خشمگين شد و دختر را به خانه پدر بازگرداند، وپسر را زندانى كرد و برخانه نگاهبان گذاشت. پس از سه روز، در را بازكرد. او را در خانه نيافتند. او خضر(ع) بود.

گذشته از اين روايات كه در آنها از جنبه نظرى، عقل زنان پذيرفته شده، مطالعه تاريخِ اسلام و تاريخ اديان نيز حكايت از وجود زنان برجسته و تاريخ ساز دارد. آيا بايد آنان را ناقص العقل شمرد(با اينكه از بسيارى از مردان در تمامى عرصه هاى زندگى عاقل تر بودند)؟ يا بايد آنان را استثنا دانست؟
مگر قضاياى عقلى و حقيقى، استثنا برمى دارد(آن هم تا اين حد)؟
آيا مريم و آسيه كه مَثَل و نمونه براى همه مؤمنان بودند ۱ ، نقص عقل دارند يا استثنا هستند؟ همان مريم كه مفتخر به «اصطفاكِ وطهّركِ»۲ است و خداوند، او را «آيه» ۳ دانسته و فرشتگان با او تكلّم كرده اند … إذ قالت الملائكة يامريم!۴ ؟ خديجه، همسر پيامبرخدا(ص) چطور؟ يا فاطمه، دختر گرامى پيامبر كه سيّده زنان عالميان است؟ يا زينب(س) كه امام سجّاد(ع) درباره اش فرمود: «أنت بحمد الله عالمة غير معلّمة» ۵ ؟

1.سوره تحريم، آيه۱۱ ـ ۱۲

2.سوره آل عمران، آيه۴۲

3.سوره مؤمنون، آيه۵۰

4.سوره آل عمران، آيه ۴۲ و ۴۵

5.مقتل الحسين، الموسوى المقرّم.

صفحه از 98