پژوهشي در روايات فُطرس ملَك - صفحه 73

اثبات ندارد؛ زيرا اشكال عقلى ناظر به مقام ثبوت است نه اثبات.
د. روايات فطرس با اسانيد مستفيض و از مصادر متعدّد ۱ و غالباً معتبر و با مضامينى مشابه با آنچه در آغاز مقاله آورديم، نقل شده است. بنابراين، اگر امتناع عقلى نداشته باشد، پذيرفتنى خواهد بود. و تفاوت هايى جزئى و عمدتاً منحصر در اجمال و تفصيل، نقل شده است و مشتمل بر مفاد همان حديثى است كه در بالا، از كتاب السرائر از جامع بزنطى،گذشت. تنها اشكالِ توهّم ورودش مى رفت، كه به وضوح، برطرف گرديد. ۲

3. سازگارى عصمت با گناهان منزلتى

علاوه بر دلايل عقلى؛ نصوص فراوانى دلالت بر عصمت فرشتگان و پيشوايان برگزيده الهى دارند؛ لكن در مقابلْ مجموعه اى از آيات و روايات، به صورت اجمالى، نوعى گناه را به آنان نسبت داده، يا در دعاى معصومان(ع) بدان اعتراف شده است.
در اين باره به دو نكته بايد توجّه نمود:
الف. چنين تعابيرى را نه مى شود تعارف انگاشت و نه مى توان گفت كه صرفاً جنبه تعليمى دارد، بلكه حقيقت بلندى است كه معمولاً معصومان(ع) با نهايت جدّيت در خلوت اُنس با خداى متعال بدان مناجات مى كردند.
ب. مواردى از متون دينى كه ظهور بدوى در نسبت گناه پيامبران(ع) دارد و يا عناوينى كه معصومان(ع) بر خود گناه مى شمردند، هيچ يك از نوع گناهان عادى نيست، بلكه بسا اعمال با فضيلتى هستند.
پس بايد سرّ اين معمّا را گشود و تنافى صورى موجود را حلّ نمود.

وجوه سازگارى

با تأمّلى دُرست در كتاب و سنّت و عقل، روشن مى گردد كه مراد از اين تعابير، گناهان منزلتى است، نه گناهان اصطلاحى. چون مجال تفصيل نيست، در تبيين اين وجوه معنا تنها به چند وجه اشاره مى رود:
يك. بنده گرچه معصوم باشد، داراى نقص و قصورى ذاتى است، كه هر قدر به طاعت و عبادت برخيزد باز هم، به حقّ، احساس مى كند كه از عهده اداى حقّ بندگى بر نيامده است. از اين رو، سعى مى كند با توبه و استغفار آن را جبران كند.

1.السرائر، ج۳ ، ص۵۸۰؛ كامل الزيارات، ص۱۴۰ ،ح ۱۶۵؛ الأمالي، ص۲۰۰، ح۲۱۵؛ دلائل الامامة، ص۱۸۹، ح۱۱۰؛ اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۴۹ حم؛ بشارة المصطفى، ص۳۳۷، ح۳۰؛ مناقب آل ابي طالب، ج۳، ح۲۲۸؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۱۸۲، عن الخرائج ....

2.بلى روايت بصائر الدرجات مشتمل بر اشكال سندى و دلالى غير قابل اغماضى است كه وجهش مى آيد.

صفحه از 80