مائدة الأسحار لخلّص المؤمنين الأخيار - صفحه 237

اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَ نْفَذِهِ وَكُلُّ عِلْمِكَ نافِذٌ، اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ .
اى داناى بى تعلم ! و اى گوياى بى تكلم ! اى بيناى بى ديده ! و اى شنواى بى شنيده ! اى خداوند دانش آفرين ! و اى پروردگار بى مدد و معين ! به درستى كه اين حقير عظيم التقصير ، و اين فقير قليل التدبير ، سؤال مى كنم تو را در حالتى كه قسم مى دهم تو را به حق علم و دانش و معرفت و بينش تو ، [ و ] روى نماينده ام به سوى درگاه ملايك پناه تو ، از جهت منظر علم و دانش بى اشتباه تو ، به حرمت آن مظهر كه ظهور علم تو در آن بيشتر ، و نور دانش تو در آن فروزنده تر ، و نفوذ قدرت و حكمت تو در آن زيادتر است ، و حال آن كه همه مظاهر علم و دانش و قدرت و حكمت و بينش تو نافذ است . خداوندا ! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را به حق هر مظهر علم و دانش ، و هر منظر معرفت و بينش كه تو راست ، خصوصاً داناترين خلايق عالم ، و دانشمندترين سلسله بنى آدم ، شمع مجلس رسالت ، و آفتاب فلك جلالت ، و مشترى چرخ سعادت ، و قطب گردون سيادت ، صدر جريده انبيا ، شاه بيت قصيده اصطفا ، محمد مصطفى صلى الله عليه و آله وسلم .

بيت

آن سرو جويبار الهى كه نفس اوستچون سرو در طريقت هر پير و هر جوان
گه با چهار پير زبان كرد در دهنگه با دو طفل در دهن افكنده ريسمان
هر داستان كه آن نه ثناى محمد استدستان كاهنان شمر آن را نه داستان
قُلْ لِلَّذِينَ رَجَوْا شَفَاعَةَ أَحْمَدصَلُّوا عَلَيهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما
تزيين اول : به درستى كه خلاف كرده اند علما در علم خداى تعالى به ما سواى خود ؛ بعضى مى گويند كه تعقل نمودن خداى سبحانه مر ذات خود را تعقل اوست مر جميع ما سواى خود را ، و تعقل خداى تعالى مر ذات خود را مقدم است بر وجود ما سواى او ، پس علم خداى تعالى به جميع چيزها حاصل است در مرتبه «ذات بذاته» او پيش از وجود به هم رسانيدن آنچه غير اوست ؛ و اين است علم كمالى كه آن را به

صفحه از 326