مائدة الأسحار لخلّص المؤمنين الأخيار - صفحه 168

و آنچه در آنهاست از ساكنين و متحرّكين نمونه اى از قدرت توست ، و اين جهان با جميع اجزاى آن از كرسى و عرش برين شمه اى از آثار حكمت تو !

لِمُؤَلِّفِه

اى آن كه يگانه پادشاهىبر وحدت خويش خود گواهى
پيدا كن روز و شب پياپىظاهر كنِ نور مهر و ماهى
هم بانى نه رواق گردونهم صاحب ملك و عزّ و جاهى
هم خالق عرش آفرينىهم خسرو عرش بارگاهى
مى كن ز ره عنايت خويشسوى من خسته دل نگاهى
اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ مِنْ بَهائِكَ بِأَبْهاهُ وَكُلُّ بَهائِكَ بَهِيٌّ، اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّهِ .
خداوندا ! به درستى كه اين بنده شرمسار ، و اين شرمنده تبه روزگار ، اين مذنب جفا كيش ، و اين مجرم خطا انديش سؤال مى كنم از تو ـ اى پروردگار خويش ! و پروردگار هر توانگر و درويش ! ـ در حالتى كه قسم مى دهم تو را به حقّ مظهر عظمت و جلال تو ، رو مى نمايم به سوى درگاه گردون پناه تو از جهت منظر حسن وجمال تو ، به حرمت آن مظهرى كه ظهور بهاى تو در آن بيشتر ، و نور جمال تو در آن تابنده تر است ، و حال آن كه همه مظاهر بهاء تو تابان ، و نور عظمت و جلال تو در آنها نمايان است . خداوندا ! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را به حقّ هر مظهر حسن و جمال و هر مطلع نور لا يزالى كه تو راست .

لِمُؤَلِّفِه

خاصه آنانى كه از نور خود انشا كرده اىنامشان از نام هاى خويش پيدا كرده اى
قدر و جاه و رتبه هر يك براى ممكناتواضح و روشن نمودار و هويدا كرده اى
آن يكى را منصب پيغمبرى بخشيده اىو آن دگر را جانشين و حجة اللّه كرده اى
يازده نور دگر از نسل حجّت در ازلهر يكى را ره نما بر اهل دنيا كرده اى
از وجود حجّت و اولاد امجاد علىهر يك از ما را هزاران بار احيا كرده اى

صفحه از 326