مائدة الأسحار لخلّص المؤمنين الأخيار - صفحه 173

طلب

الهى ! تويى آن خداوند جهان آفرين ، كه محتاج اند به فضل و كرم تو اهل آسمان ها و زمين از ملائكه مقرّبين و روحانيّين و كروبيّين ، و اصناف موجودات سفليّه از جمادات و نبات و حيوانات و اجنّه و آدميّين ، و هر كدام به حسب قابليّت و استعداد خود بهره ها دارند از انعام تو يا ارحم الراحمين ، پس سؤال مى نمايم از تو در اين وقت سحر به حقّ «بهاء» تو كه نظر لطف و مرحمت خود را بازنگيرى از زمره مؤمنين ، از سابقين ايشان و از لاحقين ، و از حاضرين آنها و از غائبين ، و از ملتمسين آنها و از غير ملتمسين ، بِفَضْلِكَ وَكَرَمِكَ وَإحْسَانِكَ يَا أكْرَمَ الأكْرَمِينَ .

فصل دويم : در شرح فقره ثانيه از دعاى شريف ق

و آن مشتمل است بر مناجات منظومه ، و سه تزيين ، و يك طلب :

مناجات

اى خدا عمرى به غفلت شد تباهنيست حاصل بهر ما جز اشك و آه
شد به سر دور جوانى حيف حيفشد به پايان زندگانى حيف حيف
ياد ايّامى كه مهلت داشتيمسال و ماهى چند فرصت داشتيم
داشتيم از دولت عهد شبابدل خوشى ها اندر اين شهر خراب
پادشاه وقت خود بوديم ماكافران از بخت خود بوديم ما
نه ز آسيب جهان بر جان غمىنه ز جور چرخ بر دل ماتمى
حيف كان دولت همه بر باد رفتدل خوشى ها جملگى از ياد رفت
همرهان رفتند هر يك از رهىنيست از احوالشان هيچ آگهى
غير از اين كانها همه در زير خاكخفته مسكين روز و شب اندر مغاك
باده از جام اجل نوشيدگانجاى پيراهن كفن پوشيدگان
بند بند هر يك از مفصل جدامشت خاكى گشته هر يك بى صدا
چشم ها پاليده بر خشت لحدجا گرفته كرم ها اندر جسد
بى زبان با صد زبان گويا تمامكى عزيزان الحذر از اين مقام
اى خدا اى صاحب احسان و جوداى مطيعت هر چه در ملك وجود
اى تو مر بيچارگان را چاره سازغايت مقصود هر صاحب نياز
اى پناه بندگان ناتواناى معين و ياور دل خستگان
از تو داريم اين تمنّا اى كريمكز ره احسان و فضلت اى رحيم
چون كه ما را وقت رفتن در رسدوقت سير عالم ديگر رسد
بر نگيرى در دم آخر نظرزين ضعيفان غريب خون جگر
اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ مِنْ جَمالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَكُلُّ جَمالِكَ جَمِيلٌ، اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ بِجَمالِكَ كُلِّهِ .
خداوندا ! به درستى كه من سؤال مى كنم تو را در حالتى كه قسم مى دهم تو را به حقّ نيكى افعال و اوصاف جمال و جلال تو ، يا سؤال مى كنم تو را در حالتى كه رو كننده ام به سوى درگاه تو از جهت افعال حسنه و اوصاف كامله ات ، كه در جميع موجودات عالم روشن و پيدا و ظاهر و هويداست . قسم دهنده ام تو را به احسن و اكمل آن وصف ها و كارها . توسل جوينده ام به سوى تو به نيكوتر و كاملتر آن صفت ها و كردارها و حال آن كه همه كارهاى تو پسنديده و همه كردارهاى تو ارجمند است ، خداوندا ! به درستى كه من سؤال مى كنم از تو به حقّ كلّ افعال حسنه و اوصاف كامله تو كه از جمله آنهاست خلقت پاك سيد كاينات و آفرينش پاكيزه خلاصه موجودات .

صفحه از 326