لِمُؤَلِّفِه
جماعتى كه پناه جميع خلقان اندمقرّبان خداوند حى سبحان اند
تمام عالم و آدم طفيل هستيشانبه روز حشر شفيع گناه كاران اند
اگر عنايت ايشان دليل ره نشودتمام خلق در اين رهگذار حيران اند
مر آن گروه كه باشند منكر ايشاننه آدمى كه بسى پست تر ز حيوان اند
از آن جهت شده انسان به مكرمت مخصوصكى آن گروه ز افراد نوع انسان اند
تزيين اول : لفظ « رحمت » را چون در بنى آدم استعمال كنند مراد از آن رقّت قلب [ است ] كه متعقّب به عطوفت و مهربانى باشد ، و چون در ذات مقدس الهى استعمال نمايند مقصود از آن عطوفت و نيكى و رزق و غفران است ، چنانچه فرموده اند : « إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ »۱ أي عفوه و غفرانه .
و سرّ اين كه « قريبةٌ » نفرمودند دو چيز است : يكى آن كه : رحمت در اين جا به معنى عفو و غفران است چنانچه دانسته شد . دوم آن كه : تأنيث آن تأنيث مجازى است ، و رحمان و رحيم كه صيغه مبالغه اند چون غضبان و حليم ، مشتق از رحمت به همين معنى مى باشند ، و مى توانند كه مشتق باشند از رحمت به معنى رقّت و انعطاف قلب كه مقتضى تفضّل است ؛ زيرا كه اسماء الهى به اعتبار غايات است كه افعال است ، نه مبادى كه انفعالات است ؛ به جهت امتناع تطرّق و تغيّر به ذات او ، و رحمان ابلغ از رحيم است ؛ به جهت آن كه زيادتى مبنى غالباً دلالت بر زيادتى معنى مى كند .
و اين زيادتى يا به اعتبار كميّت است كه آن كثرت مرحومين است ، و يا به اعتبار كيفيّت كه عِظَم و بزرگى رحمت است .
و بنا بر اول مى گويند : يا رحمان الدنيا ـ چه رحمت او شامل جميع افراد مؤمن و كافر است ـ و رحيم الآخرة ؛ زيرا كه رحمت او در آخرت مخصوص است به مؤمن ، و بنا بر ثانى مى گويند : يا رحمان الدنيا و الآخرة و رحيم الدنيا ؛ چه همه نعمت هاى آخرت موصوف به جسامت و عظمت مى باشند .
وامّا نعم دنيويّه ، جليل و حقير هر دو مى تواند بود .