در آمدی بر شيوه های ارزيابي اسناد حديث - صفحه 78

يافت نشده بلكه در نقلهاى نادر آمده است. ديگر اينكه، كتاب حذيفه با اينكه معروف و مشهور است، اين خبر را دارا نيست. پس اگر كتاب حذيفه در واقع مشتمل بر آن بود، حتماً در آن موجود بود».
مرحوم مامقانى (م 1351 ق) گفته است:
«دليل چهارم اين است كه روايات ما متضمن اخبار جعلى است؛ از اين جهت، عمل بدانها روا نيست مگر آنكه از رجال سند تحقيق به عمل آيد. بر اين دعوا دليل عقلى و نقلى گواهى مى دهد. دليل عقلى آن است كه علم اجمالى هست كه در ميان راويان، افراد دروغگو و وضع كننده وجود داشت، و اين اطمينان، با تتبع در كتب اخبار به دست مى آيد تا آنجا كه مغيرة پسر سعيد گفت نزديك به صد هزار حديث جعل كردم. دليل نقلى نيز روايات فراوانى است كه بر اين مدعا دلالت دارد» ۱ .
مرحوم محمد حسين كاشف الغطاء (م 1373 ق) مى گويد:
«در اينجا نكته اى دقيق است كه بايد بدان آگاهى داد. و آن اين كه نزد مسلمين و غير مسلمين روشن است كه جعل حديث، شايع و فراوان بود. روايات جعلى آن اندازه با احاديث درست به هم آميخت كه مى توان ادعا كرد حديث جعلى بيش از روايت صحيح است. اين بليّه در زمان رسول خدا بروز كرد و پيامبر، امت را از آن برحذر داشت. ليكن اين تلاش، در كاستن از جعل موفق نبود چه رسد كه بخواهد آن را ريشه كن كند. غرض آن است كه رهبران مذاهب اسلامى و ديگران، حتى عالمان شيعى بدانند كه نمى توان بر آنچه در كتب خبر آمده اعتماد كرد. همچنين نمى توان بر كتب حديث شيعه اطمينان كرد؛ زيرا در كتب اربعه كه معتبرترين كتب حديثى آنهاست صحيح و سقيم وجود دارد. چه از جهت متن و چه از ناحيه سند و چه هر دو...» ۲ .
مرحوم ميرزا ابوالحسن شعرانى نزديك به 20/0احاديث را جعلى و ساختگى دانسته و بر اين مطلب در چند مورد از

1.تنقيح المقال، ج ۱، ص ۱۷۴

2.الارض والتربة الحسينية، ص ۴۱ ـ ۴۳

صفحه از 98