نقد حديث: كتابشناسي و متن پژوهي - صفحه 58

نمى آيد. كم رنگ شدن بررسى هاى متنى و كتابشناسى در حديث شناسى شيعى، و گرايش از «كتاب محورى» به «راوى محورى»، بى شك تحت تأثير عواملى رخ نمود و رواج يافت. براى اين تغيير نگرش و گرايش، چند سبب مى توان ياد كرد:
1. منسوخ شدن و از ميان رفتن تدريجى مصادر اوّليه
با تأليف و تدوين كتب اربعه ـ به ويژه الكافى و الفقيه ـ و ديگر كتابهاى مولَّف در همان دوره ها، بسيارى از اصول و مصنّفات قدما به فراموشى سپرده شد و رفته رفته منسوخ گشت. با ضبط و تثبيت احاديث در كتب اربعه، اندك اندك بخش مُعظمى از كتابهاى مستّقل پيشين از ميان رفت و نسخه / تحريرهاى آن متروك شد و به طبعْ بحث از اختلافات نسخه ها رو به فراموشى نهاد. در اين ميان، اتان كلبرگ به نكته اى ديگر نيز اشاره مى كند. به گفته او، از ميان رفتن اصول و مصادر اوليّه، در كنار نشر برخى اصول ناموثّق و نقل آنها در كتب اربعه، موجب چاره انديشى فقهاى امامى شد؛ ۱ يعنى بررسى صحّت احاديث بر اساس توثيق و تضعيف راويان.
2. گزينشهاى فقهى از احاديث و استوار ساختن فتاوى بر پايه آنها
مى دانيم كه كتب فقهى قدما، متن روايات فقهى بوده ۲ و ترتيب روايات و استنباط از آنها، فتواى مؤلّف به حساب مى آمده است، مانند كتاب من لايحضره الفقيه. ۳ حال، تثبيت الفاظ يك روايت در كتابى مانند الفقيه و فتوا دادن بر اساس آنها، خواه ناخواه دگرسانى هاى متنى را كه مى توانست به برداشت فتوايى متفاوتى از آن بينجامد به دست فراموشى مى سپرد و آن متن را كه بر پايه آن فتوا داده مى شد نهادينه مى ساخت. ۴
3. طرح بحث «حجّيت تعبّدى خبر»
شايد بتوان چنين چنين استنباط كرد كه در پذيرش حديث، مبناى كلينى (م 329 ق) «وثوق به شواهد و قرائن» و مبناى صدوق (م 382 ق) «سماع از مشايخ و قبول ايشان» و مبناى

1.«الاصول الاربعمائه»، ص ۸۹ ـ ۹۰.

2.حتّى برخى عبارات كتابهاى صرفا فتوايى قدما نيز (مانند النهاية شيخ طوسى) متن روايت است. يكى از علماى معاصر، به همين روش كتابى با عنوان الفقه المأثور و الاصول المتلقّاة (على المشكينى، قم : الهادى، الطبعة الاولى، ۱۴۱۸ ق) تأليف كرده است.

3.در دوره هاى متأخّر، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة از شيخ حرّ عاملى (م. ۱۱۰۴ ق) بر همين شيوه است. بى ترديد گرايش اخبارى او در شكل تدوين كتابش مؤثّر بوده است.

4.البتّه ذكر اين نكته نيز ضرور است كه فتواى اصحاب، خود در شناخت متن اصيل و تعيين نسخه صحيح بسيار راهگشاست. اگر نسخه اى از متن در نزد قدما تثبيت شده باشد، مى توان دريافت كه اصيل ترين و صحيح ترين متن همان است كه ايشان بر اساس آن فتوا داده اند. هر چند اكنون اثبات اصيل ترين نسخه نزد قدما نيز محتاج كاوشهاى كتابشناسانه است.

صفحه از 68